گنجور

شمارهٔ ۲۰ - تاریخ ساختمان حمامی

از برکات عهد دولت شاه عادل
آنکه ز همت اوست، خانه شرع آباد
گشته ز آب تیغش، گلشن عدل خرم
رفته زباد گرزش، خرمن ظلم برباد
سبزه شود ز لطفش، تیشه بفرق خارا
آب شود ز بیمش، اره بپای شمشاد
بنده حضرت او، آنکه ز دولت او
ساخته همت او، خاطر عالمی شاد
قصر هنروری را، فطرت اوست شیرین
کوه سخنوری را، قدرت اوست فرهاد
علت شبهه ها را، دانش اوفلاطون
صورت معرفت را، خامه اوست بهزاد
لطف چو همتش عام، عقل چو دولتش رام
بخت «سعید» چون نام، فکر چو طبعش آزاد
همت عالیش را، یار چو گشت توفیق
کرد چنین بنائی بهر ثواب بنیاد
وه چه بنا؟! که هردم، جسم کثیف خلقی
همچو غذا فرو برد، همچو عرق برون داد
هرکه در آن درآمد، وقت برون شدن عقل
گفت ز بهر تاریخ:«صحت و عافیت باد»!

اطلاعات

وزن: مفتعلن فعولن مفتعلن فعولن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از برکات عهد دولت شاه عادل
آنکه ز همت اوست، خانه شرع آباد
هوش مصنوعی: یکی از آثار مثبت دوران پادشاهی یک حاکم عادل این است که به واسطه تلاش و کوشش او، قوانین شرعی به خوبی رعایت شده و جامعه به ثبات و آرامش رسیده است.
گشته ز آب تیغش، گلشن عدل خرم
رفته زباد گرزش، خرمن ظلم برباد
هوش مصنوعی: تیغ او به مانند آب، گلستان عدالت را رونق داده و پس از وزیدن باد قدرتش، مزرعه ظلم را به ویرانی کشانده است.
سبزه شود ز لطفش، تیشه بفرق خارا
آب شود ز بیمش، اره بپای شمشاد
هوش مصنوعی: به خاطر رحمتی که او دارد، سبزه و گیاه می‌روید. همچنین به دلیل ترسی که او بر دل‌های سخت می‌اندازد، سنگ هم تیشه می‌خورد. و از آن طرف، به خاطر تاثیری که او بر دل‌ها می‌گذارد، حتی اره هم در پای درختان نرم فرود می‌آید.
بنده حضرت او، آنکه ز دولت او
ساخته همت او، خاطر عالمی شاد
هوش مصنوعی: من بنده کسی هستم که به لطف او توانسته‌ام به مقام و منزلتی برسم و با تلاش و اراده‌اش، دنیایی را شاداب کرده‌ام.
قصر هنروری را، فطرت اوست شیرین
کوه سخنوری را، قدرت اوست فرهاد
هوش مصنوعی: قصر هنری که ساخته شده، ناشی از طبیعت و ذات اوست. کوه خرم سخنوری که فرهاد توانسته آن را خلق کند، ناشی از قدرت اوست.
علت شبهه ها را، دانش اوفلاطون
صورت معرفت را، خامه اوست بهزاد
هوش مصنوعی: علت تردیدها و شبهه‌ها، ناشی از دانش و آگاهی افلاطون است و این شناخت و معرفت از قلم و هنر بهزاد سرچشمه می‌گیرد.
لطف چو همتش عام، عقل چو دولتش رام
بخت «سعید» چون نام، فکر چو طبعش آزاد
هوش مصنوعی: محبت و لطف او به همه افراد می‌رسد و عقل او همچون یک قدرت در دست او است. بخت «سعید» از زمانی که نامش را بر خود دارد، به گونه‌ای آزاد و رهاست و اندیشه‌اش از قید و بندها آزاد است.
همت عالیش را، یار چو گشت توفیق
کرد چنین بنائی بهر ثواب بنیاد
هوش مصنوعی: وقتی که یار با اراده و تلاش خود به موفقیت و توفیق رسید، چنین بنایی برای پاداش و ثواب ساخت.
وه چه بنا؟! که هردم، جسم کثیف خلقی
همچو غذا فرو برد، همچو عرق برون داد
هوش مصنوعی: چه ساختار عجیب و غریبی! که هر لحظه، بدن ناپاک آدمی چیزی شبیه به غذا را وارد می‌کند و مانند عرق، آن را خارج می‌سازد.
هرکه در آن درآمد، وقت برون شدن عقل
گفت ز بهر تاریخ:«صحت و عافیت باد»!
هوش مصنوعی: هر کسی که وارد آن مکان شد، وقتی که می‌خواست بیرون برود، عقلش گفت که برای یادآوری تاریخ، از ته دل آرزوی سلامتی و سلامت برای او داشته باشد!