گنجور

شمارهٔ ۷

مده بافسر شاهی کلاه ترک و فنا را
بسر چو ابر بهاری شناس بال هما را
درست نیست دورنگی میان ظاهر و باطن
بگو شکسته نویسند، توبه نامه، ما را
بکف ترا زر و سیم جهان ز بخل نپاید
نگه نداشته کس با فشار رنگ حنا را
کباب کرد مرا یاد نی سواری طفلی
به کف شکستگی پیریم چو داد عصا را
کسی جز اهل صفا، با شکستگان ننشیند
جز آفتاب ندیده است کس خرابه ما را
ز یمن عجز نمودیم، صید طایر مطلب
شکسته بالی ما گشت پر، خدنگ دعا را
کسی بمردم دیوانه هیچ کار ندارد
بس است حلقه طفلان حصار خانه ما را
رخت به درگه حق، دل امیدوار ز مردم
چنانکه بر در مسجد نظر به خلق، گدا را
رود به باد فنا زود مال مردم ممسک
حباب چند تواند نگاه داشت هوا را!؟
بتاب از همه رو سوی حق، که ساخته واعظ
بقبله یک جهتی رو شناس قبله نما را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مده بافسر شاهی کلاه ترک و فنا را
بسر چو ابر بهاری شناس بال هما را
هوش مصنوعی: از موقعیت و مقام شاهی غافل نشو و خود را با چیزهای بی‌ارزش مشغول نکن. همان‌طور که ابر بهاری نمی‌تواند بال هُما (پرنده‌ای بزرگ و سمبل بلندپروازی) را شناسایی کند، تو نیز نباید به چیزهای زودگذر و کم‌اهمیت توجه کنی.
درست نیست دورنگی میان ظاهر و باطن
بگو شکسته نویسند، توبه نامه، ما را
هوش مصنوعی: دورنگی و رفتار دوگانه، یعنی اینکه فردی در ظاهر و باطن خود متفاوت باشد، درست نیست. بنابراین، نویسنده‌ای که به این حالت دچار شده، باید از رفتار خود پشیمان شود و درخواست عذرخواهی کند.
بکف ترا زر و سیم جهان ز بخل نپاید
نگه نداشته کس با فشار رنگ حنا را
هوش مصنوعی: اگر در دستانت طلا و نقره وجود داشته باشد، دنیا به خاطر خساست نخواهد ماند. هیچ کس نمی‌تواند رنگ حنا را تحت فشار نگه‌دارد.
کباب کرد مرا یاد نی سواری طفلی
به کف شکستگی پیریم چو داد عصا را
هوش مصنوعی: یاد آن روزهایی که کودک بودم و سوار بر اسبی می‌دویدم، مرا بشدت دچار حسرت و اندوه می‌کند. حالا در پیری، احساس می‌کنم که مانند شکسته‌ی عصا، ناتوان و عاجز شده‌ام.
کسی جز اهل صفا، با شکستگان ننشیند
جز آفتاب ندیده است کس خرابه ما را
هوش مصنوعی: تنها افرادی که پاک و بی‌غش هستند، کنار کسانی که در زندگی شکست خورده‌اند نمی‌نشینند. هیچ‌کس غیر از آنان نمی‌تواند وضعیت خراب ما را درک کند.
ز یمن عجز نمودیم، صید طایر مطلب
شکسته بالی ما گشت پر، خدنگ دعا را
هوش مصنوعی: به خاطر ناتوانی خود، به دنباله‌ی خواسته‌ و آرزوی خود رفتیم، و حالا امید ما مانند پرنده‌ای شکسته شده است که به دعا و درخواست از خداوند نیاز دارد.
کسی بمردم دیوانه هیچ کار ندارد
بس است حلقه طفلان حصار خانه ما را
هوش مصنوعی: شخصی که از دنیا رفته است، دیوانه‌ای بوده که هیچ کار و دغدغه‌ای ندارد و کافی‌ست که بچه‌ها دور خانه ما را بگردند.
رخت به درگه حق، دل امیدوار ز مردم
چنانکه بر در مسجد نظر به خلق، گدا را
هوش مصنوعی: لباس و چهره‌ات را در مقابل درگاه حق بگذار و دل امیدوار داشته باش به مردم، مانند آنکه هنگام نگاه کردن به مردم در دروازه مسجد، به گدایان توجه می‌کند.
رود به باد فنا زود مال مردم ممسک
حباب چند تواند نگاه داشت هوا را!؟
هوش مصنوعی: زندگی کوتاه و گذراست و انسان نمی‌تواند ثروت و مال دیگران را به صورت دائمی حفظ کند. مانند حبابی که در آب تشکیل می‌شود و به سرعت از بین می‌رود، ما هم نمی‌توانیم هوا را در آن حباب نگه داریم. به همین ترتیب، دارایی‌ها و ثروت‌های دنیوی نیز ناپایدارند و به زودی از بین می‌روند.
بتاب از همه رو سوی حق، که ساخته واعظ
بقبله یک جهتی رو شناس قبله نما را
هوش مصنوعی: از همه جهات به سوی حقیقت بتیاب، زیرا واعظان فقط به یک سمت می‌نگرند و قبله را به‌طور یک‌سویه معرفی می‌کنند، در حالی که باید قبله‌نما را شناخت و همه جهات را در نظر داشت.