شمارهٔ ۶۰۳
بر کتاب دل نوشتم تا خط عشقت جلی
میکنند اطفال روز و شب، به گردم جدولی
میکند درد سر دولت ز فرط اشتیاق
جبهه کرسینشینان جهان را صندلی
نسبت تنپروران، تنپروری میآورد
هست از آن مایل به خوابیدن، ز گلها مخملی!
از تأهل تنگدستان را، حذر کردن خطاست
میشود رزق نظر افزون، ز فیض احولی
قید عریانی است سربار علایق، مرد را
بیشتر محتاج پوشش میکند سر را کلی
ما ازین دیوان مردم رو، به وحشت رستهایم
میکند بر ما کمند وحدت ما مندلی
پای غم لرزد، به این دلچسبی از خاطر مرا
بس که شد ز آمد شد یاد جمالت، صیقلی
کار میباید، ز حرف و صوت ناید هیچ کار
از ولی گفتن، کسی هرگز نمیگردد ولی!
دستگیری نیست غیر از مرتضی واعظ از آن
وقت افتادن نیاید بر زبان جز یا علی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر کتاب دل نوشتم تا خط عشقت جلی
میکنند اطفال روز و شب، به گردم جدولی
هوش مصنوعی: نوشتم روی دل خود که بچهها هر روز و شب عشق تو را با خط زیبا مینویسند، و من مثل یک صفحه جدول دارم این محبت را در دور و برم میبینم.
میکند درد سر دولت ز فرط اشتیاق
جبهه کرسینشینان جهان را صندلی
هوش مصنوعی: دردسرهایی که قدرت و حکومت ایجاد میکند، ناشی از علاقه زیاد به جایگاه و مقام، به گونهای که حتی کسی به دنبال جلب توجه و نشستن بر جایگاههای مهم است.
نسبت تنپروران، تنپروری میآورد
هست از آن مایل به خوابیدن، ز گلها مخملی!
هوش مصنوعی: افراد تنپرور به دلیل راحتطلبی و تمایل به خوابیدن، به تنپروری و آسایش خود میپردازند و این حالت آنها مانند تجربه لطیف گلهای مخملی است.
از تأهل تنگدستان را، حذر کردن خطاست
میشود رزق نظر افزون، ز فیض احولی
هوش مصنوعی: تأهل و ازدواج با افرادی که وضع مالی خوبی ندارند، اشتباه است؛ زیرا از این طریق میتوان به نعمتها و روزیهای بیشتری دست یافت و از برکتهایی که به زندگی آنها وارد میشود، بهرهمند شد.
قید عریانی است سربار علایق، مرد را
بیشتر محتاج پوشش میکند سر را کلی
هوش مصنوعی: تحمل نگرانیها و وابستگیها باعث میشود که انسان بیشتر به پوشش و حفظ حریم خود نیاز پیدا کند.
ما ازین دیوان مردم رو، به وحشت رستهایم
میکند بر ما کمند وحدت ما مندلی
هوش مصنوعی: ما از دیوانگی و جنون مردم دور شدهایم و حالا همبستگی و اتحاد ما به اندازهای قوی است که مانند کمندی ما را متحد میکند.
پای غم لرزد، به این دلچسبی از خاطر مرا
بس که شد ز آمد شد یاد جمالت، صیقلی
هوش مصنوعی: غم وقتی به سراغم میآید، به قدری خوشایند است که یاد تو، با زیباییات، به خاطر میآید و همه چیز را روشن و صاف میکند.
کار میباید، ز حرف و صوت ناید هیچ کار
از ولی گفتن، کسی هرگز نمیگردد ولی!
هوش مصنوعی: برای پیشرفت و انجام کارها، باید تلاش و عمل کرد و صرف صحبت کردن و حرف زدن، هیچ کمکی نمیکند. تنها با گفتن، کسی به مقام و منزلت نمیرسد.
دستگیری نیست غیر از مرتضی واعظ از آن
وقت افتادن نیاید بر زبان جز یا علی
هوش مصنوعی: از آن زمان به بعد، تنها یاریکنندهام مرتضی واعظ است و دیگر هیچ نامی بر زبان نیاورم جز «یا علی».