شمارهٔ ۳۶
گل چو او خواهد شود، بنگر خیال خام را؟
سرو حرف قد زند پیشش، ببین اندام را
می کند کیفیت آن چهره، یک سر جام را
پخته سازد آتش لعل تو، حرف خام را
جنگ آن بدخو، مرا از جان شیرین خوشتر است
کرده باطل شهد آن لب تلخی دشنام را
مدعا از دل برون کن، تا برآید مدعا
شد نگین با نام، تا افگند از خود نام را
میشود در قتلم آن بیرحم، آرام تر
میبرد هرچند از دل بیشتر آرام را
بسکه دارد بامن آن بیرحم دایم زهر چشم
جز ازین نسبت ندانم تلخی بادام را
گرچه بینایی بکار خود، ز حق روزی طلب
بهر ماهی چشم بر دریاست دایم دام را
پر ز ما ناهمدمان روز سیه را رنگ نیست
در غریبی هست واعظ بیشتر غم، شام را؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گل چو او خواهد شود، بنگر خیال خام را؟
سرو حرف قد زند پیشش، ببین اندام را
هوش مصنوعی: اگر گلی به زیبایی او بخواهد پیدا شود، آیا به خیال باطل خود توجه میکنی؟ سروهای بلند و خوش قد و قامت در پیش او ایستادهاند، پس قد و قامت او را ببین.
می کند کیفیت آن چهره، یک سر جام را
پخته سازد آتش لعل تو، حرف خام را
هوش مصنوعی: رخساره تو میتواند به گونهای باشد که کیفیت و زیبایی آن، میتواند اثرگذار باشد و حرفهای نادرستی را به کلامی پخته و عمیق تبدیل کند. حرارت و تأثیر سنگین احساست تو، میتواند سخنان بیارزش را به معانی و مفاهیم ارزشمند بدل کند.
جنگ آن بدخو، مرا از جان شیرین خوشتر است
کرده باطل شهد آن لب تلخی دشنام را
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر بیان میکند که بر خلاف جنگ و خصومت، برای او مقابله با ناملایمات را به زندگی شیرین prefer میدهد. او حتی تلخی دشنام را با آغوش باز میپذیرد و احساس میکند که این چالشها ارزشمندتر از زندگی ساده و بیدردسر هستند.
مدعا از دل برون کن، تا برآید مدعا
شد نگین با نام، تا افگند از خود نام را
هوش مصنوعی: خواستهی خود را از دل بیرون بیاور، تا نتیجهاش آشکار شود. وقتی آرزو به نامی مشخص تبدیل شود، خود آن نام نیز تأثیرگذار خواهد بود.
میشود در قتلم آن بیرحم، آرام تر
میبرد هرچند از دل بیشتر آرام را
هوش مصنوعی: شخص بیرحم در هنگام کشتن من، با آرامش بیشتری این کار را انجام میدهد، هرچند که از دل من، آرامش بیشتری حس میشود.
بسکه دارد بامن آن بیرحم دایم زهر چشم
جز ازین نسبت ندانم تلخی بادام را
هوش مصنوعی: به خاطر رابطهام با آن بیرحم، همیشه در حالت زهرآلودی به سر میبرم و جز این نسبت، چیز دیگری در مورد تلخی بادام نمیدانم.
گرچه بینایی بکار خود، ز حق روزی طلب
بهر ماهی چشم بر دریاست دایم دام را
هوش مصنوعی: با وجود اینکه بینایی در کار خود دارد و حق را برای روزی طلب میکند، اما همچنان چشمانش به دریا دوخته شده است و همواره دام را میبیند.
پر ز ما ناهمدمان روز سیه را رنگ نیست
در غریبی هست واعظ بیشتر غم، شام را؟
هوش مصنوعی: ما در کنار همنشینانمان، روزهای تاریک را رنگ و زیبایی نمیدهیم. در این غیبت و دوری، واعظ بیشتر از همیشه غمگین است، گویا شبهای تیره و تار را بیشتر حس میکند.

واعظ قزوینی