شمارهٔ ۲۰ - وصال دوست
نازنینا! رحم کن بر این غریب
لیس محبوبی بغیرک یا حبیب
خط و خال و زلفت ای زیبا صنم!
برده از من صبر و آرام و شکیب
آفتابت گر، به بیند بی حجاب
رخ کند پنهان، ز خجلت در حجیب
هر که بیند آن رخ چون آفتاب
فاش گوید انه شیء عجیب
غیر نخل قامتت نخلی دگر
بار ندهد پسته و بادام و سیب
عاشقان چیزی نخواهند از خدا
یا وصال دوست، یا مرگ رقیب
گر هزاران خار در پایش خلد
ترک گل، هرگز نگوید عندلیب
داد «ترکی» را بده ای مه جبین
ورنه گیرم دامنت روز حسیب
شمارهٔ ۱۹ - دو زلف پر خم: پرده بردار از رخ چون آفتابشمارهٔ ۲۱ - طالع فیروز: عجب شوری است بر سر دارم امشب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نازنینا! رحم کن بر این غریب
لیس محبوبی بغیرک یا حبیب
هوش مصنوعی: عزیزم! بر این فرد تنها و بیکس رحم کن، زیرا هیچ محبوبی جز تو ندارد، ای محبوب من.
خط و خال و زلفت ای زیبا صنم!
برده از من صبر و آرام و شکیب
هوش مصنوعی: زیبایی تو با خطوط و خالهای چهرهات، صبر و آرامش و شکیبایی مرا از من گرفته است.
آفتابت گر، به بیند بی حجاب
رخ کند پنهان، ز خجلت در حجیب
هوش مصنوعی: اگر آفتاب تو را ببیند، به خاطر شرم و حیا، چهرهات را پنهان خواهد کرد.
هر که بیند آن رخ چون آفتاب
فاش گوید انه شیء عجیب
هوش مصنوعی: هر کسی که آن چهره را ببیند که همچون آفتاب درخشان است، به راحتی میگوید که این یک چیز شگفتانگیز است.
غیر نخل قامتت نخلی دگر
بار ندهد پسته و بادام و سیب
هوش مصنوعی: هیچ درخت دیگری به زیبایی قامت تو نمیتواند ثمر دهد، نه پسته و نه بادام و نه سیب.
عاشقان چیزی نخواهند از خدا
یا وصال دوست، یا مرگ رقیب
هوش مصنوعی: عاشقان از خدا هیچ خواستهای ندارند جز اینکه یا به معشوقشان برسند یا از رقیب خود جدا شوند.
گر هزاران خار در پایش خلد
ترک گل، هرگز نگوید عندلیب
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که بر سر راهش موانع و مشکلات باشد، باز هم پرندهای که در گلزار زندگی میکند، هرگز شکایت نخواهد کرد.
داد «ترکی» را بده ای مه جبین
ورنه گیرم دامنت روز حسیب
هوش مصنوعی: ای صورت زیبا، اگر میخواهی تو را به یادگار ببرم، لطفاً میکس را به من بده، وگرنه روز حساب خود را در دامنت خواهم یافت.