گنجور

نوروزنامه

الا ای آنکه شد اقبال یاور
به سکان درت الطاف باور!
تویی پشت و پناه خلق عالم
به دلریشان تویی پیوسته مرهم
به رسم تحفه کردم نسخه‌ای چند
به نامت از کمال لطف بینند
به هر سالی ز جمعه تا دوشنبه
قیاسی کن از آن سالش بدو به
اگر شنبه آید روز نوروز
بود آن سال پُربرف ای دل‌افروز!
بود آن سال خشک و نرخ ارزان
اگرچه کمتر آرد ابر باران
بود نقصان دخل و میوه کمتر
شود در سال دیگر غله را بر
ولیکن کودکان را مرگ باشد
ازآن نخل پدر بی‌برگ باشد
اگر نوروز در یکشنبه آید
به نظم این سخن فکری بیاید
زمستان تنگ و سرما سهل باشد
به سرها کی ستیز جهل باشد؟!
شود باران بسیاری بهاران
شود تغییر پنبه سله ارزان
ولیکن میوه‌اش بسیار گردد
بهار خوب و پرانبار گردد
اگر دوشنبه آید روز نوروز
به نیکی‌های غله چشم را دوز
زمستان خشک و سرما سخت آید
زمستان پوستین پر رخت باید
شود آن سال دخل غله نیکو
ولی سلطان به لشکر آورد رو
شود آن سال نرخ غله ارزان
اگرچه می‌شود در غله نقصان
نمی‌داند کسی آن را به هر حال
شود غله گران در آخر سال
اگر نوروز در سه‌شنبه آید
یقین آن سال سر تا سر به آید
شود آن سال پر باران و پُربرف
به ارزانی غله می‌رود حرف
خلایق جملگی آسوده باشند
همه‌کس در فراغت بوده باشند
شود میوه قلیل و غله بسیار
بود بیماری و مرگ اندک ای یار
اگر شد چارشنبه روز نوروز
مپرس احوال سال ای مرد دلسوز
در آن سال ای برادر غله‌کاری
شود نیکو ز باران بهاری
شود غله تلف چون که در آن سال
میانه باشد اسم آن سال را حال
نباشد نرخ را آخر قراری
به مردم مرگ باشد بی‌شماری
اگرچه مردمان گردند بی‌جان
ولیکن بیشتر مرگ بزرگان
اگر نوروز در پنجشنبه آید
نکوسال است این گفتن نشاید
زمستان سخت آید میوه بسیار
ولیکن کار غله سهل ای یار
در آن سال این بت فرخنده‌دیدار
شود نرخش گران و مرگ بسیار
اگر در جمعه آید روز نوروز
ز حیرانی شنو این نظم آموز!
ز غله بهره‌ای گیرند مردم
ز هر جنس از همه بهتر ز گندم
شود در مردمان کم میوه خوردن
شود با کودکان بس مرگ و مردن
دو سه بیت از نقیبی یادگار است
چرا کین اهل حکمت را به کار است
رفیقا از کرم هرگه که خوانی
به سامانی دعایی می‌رسانی!

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای آنکه شد اقبال یاور
به سکان درت الطاف باور!
هوش مصنوعی: ای کسی که خوشبختی و یاری به تو گرایش یافته است، لطف و محبتت را همچون سکان کشتی در دست دار.
تویی پشت و پناه خلق عالم
به دلریشان تویی پیوسته مرهم
هوش مصنوعی: تو حمایت و پناه مردم به حساب می‌آیی و همیشه تسلی‌دهنده دل‌های ناراحت هستی.
به رسم تحفه کردم نسخه‌ای چند
به نامت از کمال لطف بینند
هوش مصنوعی: به عنوان هدیه، چند نسخه از کارهای خود را به نام تو ارسال کردم تا از لطف و محبتت بهره‌مند شوی.
به هر سالی ز جمعه تا دوشنبه
قیاسی کن از آن سالش بدو به
هوش مصنوعی: در هر سال از روز جمعه تا دوشنبه، بر اساس سال قبل مقایسه‌ای انجام بده و به او بگو.
اگر شنبه آید روز نوروز
بود آن سال پُربرف ای دل‌افروز!
هوش مصنوعی: اگر روز شنبه اول فروردین بیفتد، آن سال برف‌ها خیلی زیاد خواهد بارید، ای دل شاد!
بود آن سال خشک و نرخ ارزان
اگرچه کمتر آرد ابر باران
هوش مصنوعی: در آن سال، هوای خشک وجود داشت و قیمت‌ها پایین بود، ولی بارانی که نازل می‌شد، کمتر از حد انتظار بود.
بود نقصان دخل و میوه کمتر
شود در سال دیگر غله را بر
هوش مصنوعی: اگر در یک سال درآمد کمتر باشد و محصول هم کم باشد، در سال آینده محصول غله نیز کمتر خواهد شد.
ولیکن کودکان را مرگ باشد
ازآن نخل پدر بی‌برگ باشد
هوش مصنوعی: اما کودکان از فقدان پدر بی‌برگ رنج می‌برند و مرگ او را احساس می‌کنند.
اگر نوروز در یکشنبه آید
به نظم این سخن فکری بیاید
هوش مصنوعی: اگر نوروز با روز یکشنبه مصادف شود، در این صورت به دنبال نظم و ترتیب این سخن، افکاری به ذهن می‌رسد.
زمستان تنگ و سرما سهل باشد
به سرها کی ستیز جهل باشد؟!
هوش مصنوعی: زمستان سخت و سرد ممکن است آسان به نظر بیاید، اما آیا می‌توان با جهل و نادانی جنگید؟
شود باران بسیاری بهاران
شود تغییر پنبه سله ارزان
هوش مصنوعی: باران زیادی می‌بارد و بهار فرا می‌رسد، در نتیجه پنبه به قیمت مناسبی تبدیل می‌شود.
ولیکن میوه‌اش بسیار گردد
بهار خوب و پرانبار گردد
هوش مصنوعی: اما میوه‌اش در بهار خوب و پربار بسیار زیاد می‌شود.
اگر دوشنبه آید روز نوروز
به نیکی‌های غله چشم را دوز
هوش مصنوعی: اگر دوشنبه روز نوروز فرا برسد، باید به خوبی‌های غله توجه کنیم و بر روی آن متمرکز شویم.
زمستان خشک و سرما سخت آید
زمستان پوستین پر رخت باید
هوش مصنوعی: زمستانی که سرد و بی‌باران است می‌آید و برای مقابله با آن باید خود را به خوبی آماده کرد و لباس‌های گرم و مناسب بر تن کرد.
شود آن سال دخل غله نیکو
ولی سلطان به لشکر آورد رو
هوش مصنوعی: در آن سال محصول کشاورزی خوب خواهد بود، اما سلطان به همراه سپاهش به میدان می‌آید.
شود آن سال نرخ غله ارزان
اگرچه می‌شود در غله نقصان
هوش مصنوعی: در آن سال اگرچه ممکن است تولید غله کاهش پیدا کند، اما قیمت آن پایین خواهد بود.
نمی‌داند کسی آن را به هر حال
شود غله گران در آخر سال
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌داند، اما در نهایت، قیمت‌ها در پایان سال افزایش می‌یابند.
اگر نوروز در سه‌شنبه آید
یقین آن سال سر تا سر به آید
هوش مصنوعی: اگر روز نوروز هم‌زمان با سه‌شنبه باشد، این نشانه‌ی خوبی است و نشان می‌دهد که آن سال مملو از خوشی و خوشبختی خواهد بود.
شود آن سال پر باران و پُربرف
به ارزانی غله می‌رود حرف
هوش مصنوعی: در سالی که باران و برف زیادی ببارد، قیمت غله پایین می‌آید.
خلایق جملگی آسوده باشند
همه‌کس در فراغت بوده باشند
هوش مصنوعی: همه مردم در آرامش و راحتی زندگی می‌کنند و هر کس در حالتی از آزادی و فارغ بودن است.
شود میوه قلیل و غله بسیار
بود بیماری و مرگ اندک ای یار
هوش مصنوعی: محصولات کم ولی غلات فراوان خواهد شد، و بیماری و مرگ کم خواهد بود، ای دوست.
اگر شد چارشنبه روز نوروز
مپرس احوال سال ای مرد دلسوز
هوش مصنوعی: اگر روز چهارشنبه نوروز باشد، نپرس از حال و احوال سال، ای مرد مهربان.
در آن سال ای برادر غله‌کاری
شود نیکو ز باران بهاری
هوش مصنوعی: در آن سال برادر، کشاورزی خوب خواهد شد به خاطر باران‌های بهاری.
شود غله تلف چون که در آن سال
میانه باشد اسم آن سال را حال
هوش مصنوعی: در سالی که در وسط آن ویژگی خاصی وجود داشته باشد، محصول دچار خسارت می‌شود و به تباهی می‌رسد.
نباشد نرخ را آخر قراری
به مردم مرگ باشد بی‌شماری
هوش مصنوعی: هیچ قیمتی برای زندگی وجود ندارد و در نهایت، مرگ برای مردم به یک واقعیت غیرقابل شمارش تبدیل می‌شود.
اگرچه مردمان گردند بی‌جان
ولیکن بیشتر مرگ بزرگان
هوش مصنوعی: اگرچه مردم ممکن است جان خود را از دست بدهند، اما مرگ افراد بزرگ بیشتر از همه احساس می‌شود.
اگر نوروز در پنجشنبه آید
نکوسال است این گفتن نشاید
هوش مصنوعی: اگر نوروز در روز پنجشنبه باشد، سال خوبی خواهد بود، و نباید این را به زبان آورد.
زمستان سخت آید میوه بسیار
ولیکن کار غله سهل ای یار
هوش مصنوعی: در زمستان سخت، میوه‌های فراوانی به بار می‌آید، اما کار تهیه و آماده‌سازی غله آسان است، ای دوست.
در آن سال این بت فرخنده‌دیدار
شود نرخش گران و مرگ بسیار
هوش مصنوعی: در آن سال، این معشوقه محبوب و خوش‌صورت دیده خواهد شد و در عوض زیبایی‌اش، قیمتش بالاتر می‌رود و مرگ و جدایی فراوانی به همراه خواهد داشت.
اگر در جمعه آید روز نوروز
ز حیرانی شنو این نظم آموز!
هوش مصنوعی: اگر روز نوروز به روز جمعه بیفتد، از دچار حیرت شدن، این شعر را به خاطر بسپار!
ز غله بهره‌ای گیرند مردم
ز هر جنس از همه بهتر ز گندم
هوش مصنوعی: مردم از محصولات کشاورزی بهره‌مند می‌شوند و از بین همه‌ی آن‌ها، گندم از بهترین‌هاست.
شود در مردمان کم میوه خوردن
شود با کودکان بس مرگ و مردن
هوش مصنوعی: وقتی در میان مردم میوه‌خوردن کمتر می‌شود، در نتیجه با کودکان بیشتر از مرگ و مرگ‌ومیر سر و کار خواهیم داشت.
دو سه بیت از نقیبی یادگار است
چرا کین اهل حکمت را به کار است
هوش مصنوعی: چند بیتی از نقیب باقی مانده است، اما چرا این افراد صاحب عقل و دانش، به این موضوع توجه نکرده‌اند؟
رفیقا از کرم هرگه که خوانی
به سامانی دعایی می‌رسانی!
هوش مصنوعی: دوست من، هر وقت که تو مرا جمع کنی، از روی لطف و رحمت دعایی به من هدیه می‌دهی.