گنجور

شمارهٔ ۱

غم تو تا نفس باقیست با من هر نفس بادا
به جز روی گلت دیگر به چشمم خار و خس بادا!
خیالم در شب زلفت رود ناگه به عیاری
به شهرستان حسنت نرگس مستت عسس بادا!
چو فرزین مهره عشق تو را هر کس، که کج بازد
اگر شهرخ بود صد فیل او زیر فرس بادا!
به راه عشق بندد ساربان شوق من محمل
قماش ناله دل ناقه او را جرس بادا!
فلک روزی مبادا سازد از بند غم آزادم
کمند حلقه زلف تو آن دم دادرس بادا!
اگر خورشید در پیشت زند لاف از دم خوبی
به گوش مرغ عنقا همچو آواز مگس بادا!
ز باغ نظم طغرل جز گل مدح تو گل چیند
جزای او به صد خواری چو بلبل در قفس بادا!

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غم تو تا نفس باقیست با من هر نفس بادا
به جز روی گلت دیگر به چشمم خار و خس بادا!
هوش مصنوعی: غم تو تا وقتی که زنده‌ام با من خواهد بود و هر نفسی که می‌کشم، به جز روی زیبایت، دیگر چیزی در چشم من ارزش ندارد و فقط مثل خار و علف بی‌ارزش است.
خیالم در شب زلفت رود ناگه به عیاری
به شهرستان حسنت نرگس مستت عسس بادا!
هوش مصنوعی: در دل شب، با تصور زلف‌های تو، ناگهان به سرزمین زیبایی سرمایه‌گذاری می‌کنم که آنجا چشمان مست تو چون نرگسی افسونگر است. بگذار که بادی باشد تا این زیبایی را در دل‌ها پراکنده کند!
چو فرزین مهره عشق تو را هر کس، که کج بازد
اگر شهرخ بود صد فیل او زیر فرس بادا!
هوش مصنوعی: اگر کسی در عشق تو نادرست عمل کند و به تو بی‌احترامی کند، باید بداند که حتی اگر در مقام و قدرت سرشناس باشد، در حقیقت تمام قدرت او همچون فیل‌هایی زیر پاهای یک اسب خواهد بود و در نهایت هیچ ارزشی نخواهد داشت.
به راه عشق بندد ساربان شوق من محمل
قماش ناله دل ناقه او را جرس بادا!
هوش مصنوعی: ساربان شوق من، در مسیر عشق، محملي را با ناله‌های دل من به دوش می‌کشد و صدای ناقه‌اش را همچون جرس باد می‌کند!
فلک روزی مبادا سازد از بند غم آزادم
کمند حلقه زلف تو آن دم دادرس بادا!
هوش مصنوعی: ای کاش آسمان روزی مرا از غم آزاد نکند، چرا که در آن صورت، حلقه‌های زلف تو به‌گونه‌ای به من کمک می‌کنند که باد خواهد آمد!
اگر خورشید در پیشت زند لاف از دم خوبی
به گوش مرغ عنقا همچو آواز مگس بادا!
هوش مصنوعی: اگر خورشید به تو بگوید که از زیبایی‌اش سخن بگوید، صدایش به اندازه آواز مگس نخواهد بود.
ز باغ نظم طغرل جز گل مدح تو گل چیند
جزای او به صد خواری چو بلبل در قفس بادا!
هوش مصنوعی: از باغ نظم طغرل، فقط گل مدح تو را می‌چینند و جز این، جزای او را به شدت و ذلت به مانند بلبل در قفس می‌آورند!