گنجور

شمارهٔ ۳۷

به پای شوق گشتم هرطرف بسیار در صحرا
کشیدم شکل حیرانی بدین پرگار در صحرا
ندارد شهر، میدان غبارانگیزی آهم
به سان گردباد استاده ام ناچار در صحرا
نسیم نرگس مستت کند چون شهرپیمایی
به جای لاله، روید ساغر سرشار در صحرا
طریق اختلاط شهریانم یاد می آید
چو می بینم به هر سو راه ناهموار در صحرا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به پای شوق گشتم هرطرف بسیار در صحرا
کشیدم شکل حیرانی بدین پرگار در صحرا
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و اشتیاقم، در هر طرف صحرا گشتم و به دنبال نشانه‌هایی از حیرت و شگفتی بودم، مانند دایره‌ای که در این بیابان ترسیم می‌کنم.
ندارد شهر، میدان غبارانگیزی آهم
به سان گردباد استاده ام ناچار در صحرا
هوش مصنوعی: در شهری خبری از شلوغی و سر و صدا نیست، من همچون گردبادی در میان بیابان ایستاده‌ام و چاره‌ای ندارم.
نسیم نرگس مستت کند چون شهرپیمایی
به جای لاله، روید ساغر سرشار در صحرا
هوش مصنوعی: باد ملایم و خوشبو تو را مست می‌کند، همانطور که در شهرهای زیبا، به جای گل لاله، جام پر از شراب در دشت‌ها می‌روید.
طریق اختلاط شهریانم یاد می آید
چو می بینم به هر سو راه ناهموار در صحرا
هوش مصنوعی: وقتی در صحرا به اطراف نگاه می‌کنم و مسیرهای ناهموار را مشاهده می‌کنم، یاد آن روش‌هایی می‌افتم که میان مردم و شهرها در ارتباط است.