گنجور

شمارهٔ ۲۲۹

چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی
خنده گلها، هم آواز صدای گریه است
دهر شد ماتم سرای فوت مطلبهای دل
چون کنم در گریه ضبط خود، که جای گریه است
همچو مینایی که می افتد نگون در بزم شوق
سرزمین خنده ام در زیر پای گریه است
بس که ما را کلک قسمت کرده رنگ آمیز درد
صورت دیوار ما در هایهای گریه است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی
خنده گلها، هم آواز صدای گریه است
هوش مصنوعی: زمانی که چشمم به آب بیفتد، مانند باغی پر از گل می‌شود و صدای خندۀ گل‌ها هم‌صدا با صدای گریه است.
دهر شد ماتم سرای فوت مطلبهای دل
چون کنم در گریه ضبط خود، که جای گریه است
هوش مصنوعی: دنیا به مکانی برای عزاداری تبدیل شده است و من نمی‌دانم چطور باید در میان غم‌های دل خود گریه کنم، زیرا این‌جا جای گریه است.
همچو مینایی که می افتد نگون در بزم شوق
سرزمین خنده ام در زیر پای گریه است
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی من مانند جام شیشه‌ای است که در یک مجلس شادمانی می‌شکند. در حالی که در زیر پایم، غم و اندوهی وجود دارد که آن را نمی‌توان نادیده گرفت.
بس که ما را کلک قسمت کرده رنگ آمیز درد
صورت دیوار ما در هایهای گریه است
هوش مصنوعی: به خاطر قسمت‌های تلخی که در زندگی‌ام تجربه کرده‌ام، چهره‌ام همچون دیواری شده که از گریه‌های مکرر رنگ و رو رفته است.