شمارهٔ ۲۰۲
پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی تنت
گل شود سرو چو آید به برش پیرهنت
مزه بزمگه باده به کامش نرسید
تا لب جام نشد بوسه ربای دهنت
نشوم از تو جدا، همچو گل از نکهت خود
گر درآرد مدد بخت درآغوش منت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی تنت
گل شود سرو چو آید به برش پیرهنت
هوش مصنوعی: پیرهن به خاطر بوی خوش تن تو، به زیبایی میرسد و وقتی که تو در کنار او هستی، همانند سروی خوشتناور به نظر میآید.
مزه بزمگه باده به کامش نرسید
تا لب جام نشد بوسه ربای دهنت
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب و لذت بردن از آن در کام او نرسید، تا زمانی که لبهایش به لب جام نزدیک نشدند، بوسه زبانت او را جذب نکرد.
نشوم از تو جدا، همچو گل از نکهت خود
گر درآرد مدد بخت درآغوش منت
هوش مصنوعی: نمیخواهم از تو دور شوم، مانند گلی که از عطر خود جدا نمیشود. اگر بخت به کمکم بیاید و تو در آغوشم باشی، احساس خوشبختی میکنم.

طغرای مشهدی