گنجور

شمارهٔ ۱۵۵

کسی فارغ از کار دنیا نشست
که زانو به زانوی مینا نشست
تذروی ست از چشمه سار طرب
حبابی که در جوی صهبا نشست
به تعظیم برخاست کهسار غم
چو مجنون به دامان صحرا نشست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی فارغ از کار دنیا نشست
که زانو به زانوی مینا نشست
هوش مصنوعی: کسی در کنار مینا نشسته است که کاملاً از مشغله‌های دنیوی خود رها شده و راحت است.
تذروی ست از چشمه سار طرب
حبابی که در جوی صهبا نشست
هوش مصنوعی: حبابی که در جوی شراب نشسته، از چشمه‌ی شادی و سرورِ زندگی نشأت گرفته است.
به تعظیم برخاست کهسار غم
چو مجنون به دامان صحرا نشست
هوش مصنوعی: کوه غم به احترام ایستاده و مجنون در دامن صحرا نشسته است.