گنجور

شمارهٔ ۱ - آغاز

گر برون از هردو عالم گوشه‌ای پیدا کنم
می‌روم تا عزلتی از مردم دنیا کنم
دیده بی‌اشک را چون چشم عینک نور نیست
شمع‌سان می‌خواستم چشم تری پیدا کنم
بزم عیش از یک دگر پاشید چون اوراق گل
تا درین گلشن دل چون غنچه رفتم واکنم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر برون از هردو عالم گوشه‌ای پیدا کنم
می‌روم تا عزلتی از مردم دنیا کنم
هوش مصنوعی: اگر بتوانم جایی دور از هر دو جهان پیدا کنم، به آنجا می‌روم تا از مردم دنیا دوری کنم و در تنهایی زندگی کنم.
دیده بی‌اشک را چون چشم عینک نور نیست
شمع‌سان می‌خواستم چشم تری پیدا کنم
هوش مصنوعی: چشم بدون اشک مثل عینکی است که نمی‌تواند نور را ببیند. من می‌خواستم چشمی را پیدا کنم که مانند شمع، تر و روشن باشد.
بزم عیش از یک دگر پاشید چون اوراق گل
تا درین گلشن دل چون غنچه رفتم واکنم
هوش مصنوعی: در جمع خوشی و لذت، مانند برگ‌های گل، از هم پاشیدند. حالا من نیز در این باغ دل، می‌خواهم مانند غنچه‌ها شکوفا شوم.