شمارهٔ ۲۲ - جامه نیلی
خمخانه را حلال بگفتن بود محال
کان بست ریش لاشه خر بی جل و جوال
هست از سفال جامه نیلی برآمده
اندر سفال جامه نیلی بود حلال
شمارهٔ ۲۱ - یاد داری: یاد داری آنچه با . . . ون تو کردستمشمارهٔ ۲۳ - خر خمخانه: بر درگه شاهنشه صد صاحب بارند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خمخانه را حلال بگفتن بود محال
کان بست ریش لاشه خر بی جل و جوال
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده است که در خمخانه (محل شرابخواری) نمیتوان به راحتی از حلال بودن مشروب سخن گفت، چرا که شرایط و واقعیتهای پیرامون این محیط (مثل وضعیت خر بهگونهای که نشاندهنده رنج و نیاز است) نشان میدهد که این سخنان نمیتوانند واقعی باشند. به عبارتی، در این فضا و با این شرایط نمیتوان انتظار داشت که امور به گونهای دیگر و حلال به نظر برسند.
هست از سفال جامه نیلی برآمده
اندر سفال جامه نیلی بود حلال
هوش مصنوعی: از خاک سرخ، پارچهای نیلی رنگ درست شده است و این پارچه نیلی حلال است.