شمارهٔ ۲۲ - در هجو خمخانه
خمخانه خر سرای خر پیر
نه راه بری نه بار برگیر
زین لاشه لنگ و لوک پیری
از دم تا گوش مکر و تزویر
تا خر کره بودی آنِ میره
بودی و من از غم تو میمیر
در پیر خری به من رسیدی
وانگه گوئی که من خر میر
هر چند غم آیدت بگویم
بس پیر خری تو ای خر پیر
زنجیرت چون به خارش آید
بستن نتوان ترا به زنجیر
گرگینی و . . . ن مرغ داری
بربسته لبان بسان انجیر
فردات برم به خر فروشان
گویم خر کیست ماده و پیر
وانگه ده به چوب و ده به گردن
با تو که کند به چوب تقصیر
از سوزش . . . ن روانه گردی
زانگونه که در نیایدت بیر
باشد که زنک به سر درآئی
خیری نکنی به خیر تأخیر
گردن چو خیار بشکنی خورد
میزی چو خران گزاف بر . . . ر
جان از ره . . . ن کنی و سازی
در کندن جان کجول و کشمیر
بر تو چو به خر بدیهه مردان
بر من چو به خر درود و تکبیر
چون سیصد و سی دویدنی ماند
کیمخت تو ماند از تو توفیر
بخت است به خواب دیدن خر
شاهونه چنین نهاد تعبیر
از بخت بد آنکسی که بیند
در خواب خیال تو به تصویر
یک خر چو تو نیست شاعر از حکم
یک شاعر چون تو نی به تقدیر
خر شاعر خوانمت که در تو
از شاعری و خریست تأثیر
خر غم لقبت نهم ازیرا
از هر دو نصیب داری و تیر
گر من به شکستن خر آیم
فریاد مکن به گاه تکبیر
ور تیز به گادن خرانی
دندان بفشر به گاه نفشیر
گر مردی باز دستی از من
کردم یله خو بزی و خوه میر
شمارهٔ ۲۱ - در هجاء خمخانه: این چه دعوی شگرف است بگو ای خر پیرشمارهٔ ۲۳ - در هجاء خر خمخانه: ای پرستنده زاده سم خر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خمخانه خر سرای خر پیر
نه راه بری نه بار برگیر
هوش مصنوعی: این شعر به دنیایی اشاره دارد که در آن، شخصی به مکانهای نامناسب و بیفایده میرود. خمخانه و خر به عنوان نمادهایی از زوال و بیهدفی به کار رفتهاند. در واقع، در این مکان نه هیچ راهنمایی وجود دارد و نه چیزی برای بارگذاری و برداشت کردن. به طور کلی، این بیت نشاندهندهی وضعیت نامناسب و عاری از هدف است.
زین لاشه لنگ و لوک پیری
از دم تا گوش مکر و تزویر
هوش مصنوعی: از این بدن کهنه و ناتوان، گرفتار حقه و فریب از سر تا گوش هستم.
تا خر کره بودی آنِ میره
بودی و من از غم تو میمیر
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو جوان و شاداب بودی، من هم در کنارت بودم و اکنون از غم دوریات احساس مرگ میکنم.
در پیر خری به من رسیدی
وانگه گوئی که من خر میر
هوش مصنوعی: به من بگو که چرا بعد از این همه سال در هنگامی که با من مواجه شدی، هنوز به من به چشم یک خر نگاه میکنی؟
هر چند غم آیدت بگویم
بس پیر خری تو ای خر پیر
هوش مصنوعی: هر چند که غم و اندوه به سراغت میآید، اما بگذار بگویم که تو هنوز به سن و سالت اهمیت نمیدهی و همانند یک خر پیر هستی که همچنان دنبال دلخوشیهایت میگردی.
زنجیرت چون به خارش آید
بستن نتوان ترا به زنجیر
هوش مصنوعی: زمانی که زنجیرها در دست تو باشد و بخار کنند، دیگر نمیتوان تو را به زنجیر کشید.
گرگینی و . . . ن مرغ داری
بربسته لبان بسان انجیر
هوش مصنوعی: اگر به فکر بدی و مشکلات هستی، بر فرض اینکه مرغی در دستانت باشد، لبان خود را محکم ببند، مانند دانههای انجیر. این یعنی باید از افکار و گفتار نامناسب دوری کنی و خودت را کنترل کنی.
فردات برم به خر فروشان
گویم خر کیست ماده و پیر
هوش مصنوعی: من فردا به بازار میروم و به فروشندگان میگویم: «کدام خر نر و کدام خر ماده است؟»
وانگه ده به چوب و ده به گردن
با تو که کند به چوب تقصیر
هوش مصنوعی: سپس اگر تو را بزنند و به سر تو ضربه بزنند، کسی که این کار را کرده، باید پاسخگوی عملش باشد و تقصیرش را متحمل شود.
از سوزش . . . ن روانه گردی
زانگونه که در نیایدت بیر
هوش مصنوعی: اگر از دلسوزی و عواطف شدید رنج ببری، نباید آنقدر به خودت فشار بیاوری که نتوانی خود را از آن حالت خارج کنی.
باشد که زنک به سر درآئی
خیری نکنی به خیر تأخیر
هوش مصنوعی: شاید زمانی که کار یا مسئلهای به تأخیر میافتد، به مرور زمان به خیر و نیکی منجر شود و به همین خاطر بهتر است صبور باشیم و از تلاش برای انجام فوری آن چشمپوشی کنیم.
گردن چو خیار بشکنی خورد
میزی چو خران گزاف بر . . . ر
هوش مصنوعی: اگر گردن را مانند خیار بشکنند، در نتیجه میز چنان میشود که مانند باران بر زمین میافتد و بیهدف و گزاف میریزد.
جان از ره . . . ن کنی و سازی
در کندن جان کجول و کشمیر
هوش مصنوعی: در این بیت، مفهوم این است که انسان به خاطر جان و زندگیاش نباید از مسیری که انتخاب کرده است فاصله بگیرد. همچنین به تلاش و سختیهایی که در راه هدفش متحمل میشود اشاره شده است، و این که نباید در هیچ شرایطی از آن دست بکشد. به طور کلی، این بیت به اراده و determination اشاره میکند و اهمیت پیگیری هدف و آرزوها را به تصویر میکشد.
بر تو چو به خر بدیهه مردان
بر من چو به خر درود و تکبیر
هوش مصنوعی: اگر تو به خوبی به من توجه کنی و ارزش من را بفهمی، من نیز با احترام و ارادت به تو سلام و دعا میفرستم.
چون سیصد و سی دویدنی ماند
کیمخت تو ماند از تو توفیر
هوش مصنوعی: وقتی به گذشته و زمانهای دور نگاه میکنیم، میبینیم که فاصلهای که بر سر راه ما وجود دارد، بر اثر تلاش و کوشش ما برای رسیدن به اهداف و آرزوهایمان شکل میگیرد. در واقع، تلاشهای ما بهترین نشانه از وجود ماست و آنچه که بر جای میگذاریم، یادآور سختیها و کوششهایمان خواهد بود.
بخت است به خواب دیدن خر
شاهونه چنین نهاد تعبیر
هوش مصنوعی: سرنوشت انسان به گونهای رقم خورده است که خواب او درباره خر شاهانه، اینگونه تعبیر میشود.
از بخت بد آنکسی که بیند
در خواب خیال تو به تصویر
هوش مصنوعی: آن کسی که در خواب به یاد تو باشد، به حال بدی دچار شده است.
یک خر چو تو نیست شاعر از حکم
یک شاعر چون تو نی به تقدیر
هوش مصنوعی: هیچ موجودی مانند تو در میان خرها وجود ندارد، و هیچ شاعری هم نمیتواند به اعتبار یک شاعر چون تو به وصف تقدیر بپردازد.
خر شاعر خوانمت که در تو
از شاعری و خریست تأثیر
هوش مصنوعی: تو را به عنوان شاعر می خوانم، زیرا در تو هم نشانههای شاعرانه وجود دارد و هم اثراتی از نادانی به مانند یک الاغ.
خر غم لقبت نهم ازیرا
از هر دو نصیب داری و تیر
هوش مصنوعی: تو در زندگیات برکت و خوشی داری و از مشکلات و غمها نیز بهره میبری، پس بر خود ببال و به وضوح زندگیات را بپذیر.
گر من به شکستن خر آیم
فریاد مکن به گاه تکبیر
هوش مصنوعی: اگر من در حال شکستن گرانبهایی باشم، در زمان اعلام تکبیر، فریاد نزنید.
ور تیز به گادن خرانی
دندان بفشر به گاه نفشیر
هوش مصنوعی: اگر به سرعت حرکت کنی، همچون به تنگ آمدن دندانهای خر، به زودی خشمگین خواهی شد.
گر مردی باز دستی از من
کردم یله خو بزی و خوه میر
هوش مصنوعی: اگر واقعاً مردی، یک بار دیگر از من کمک بخواه و بعد از آن خوب زندگی کن و خوش بگذران.
حاشیه ها
1403/02/21 22:04
جهن یزداد
براستی سوزنی گنجینه واژگان پارسی است