شمارهٔ ۶۰
ای حرم کعبه دل کوی تو
قبله جانها خم ابروی تو
غنچه گریبان زده از شوق چاک
برده صبا تا به چمن بوی تو
آه که خون شد دل شیدای من
بس که نهان می نگرم سوی تو
بیدل و دیوانه شدم آه آه
در هوس سلسله موی تو
میل به لبهای تو آرد دلم
گر نکشد غمزه جادوی تو
سرو سهی را چه کنم در چمن
برده دلم قامت دلجوی تو
آب حیاتی تو از آن می دود
صوفی سرگشته چو ما سوی تو
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حرم کعبه دل کوی تو
قبله جانها خم ابروی تو
هوش مصنوعی: ای خانه کعبه، دل و روح ما به سوی تو میگروند و زیبایی ابروی تو نقطه توجه جانهای ماست.
غنچه گریبان زده از شوق چاک
برده صبا تا به چمن بوی تو
هوش مصنوعی: غنچه به خاطر شوق و عشقش، دامنش را چاک کرده و با باد صبحگاهی به سمت چمن میرود تا عطر تو را به جنب و جوش درآورد.
آه که خون شد دل شیدای من
بس که نهان می نگرم سوی تو
هوش مصنوعی: دل عاشق من چقدر ناراحت و غمگین است، به خاطر اینکه مدام به تو نگاه میکنم ولی عشق و احساساتم را پنهان نگه میدارم.
بیدل و دیوانه شدم آه آه
در هوس سلسله موی تو
هوش مصنوعی: در اندیشه و آرزوی تو، به شدت دچار دیوانگی و شیدایی شدهام و فقط آه و ناله میزنم.
میل به لبهای تو آرد دلم
گر نکشد غمزه جادوی تو
هوش مصنوعی: دل من به لبهای تو تمایل دارد، اگر ابروهای جادویی تو مرا نرنجاند.
سرو سهی را چه کنم در چمن
برده دلم قامت دلجوی تو
هوش مصنوعی: در باغ، چه کاری میتوانم با سرو بلند و زیبایی انجام دهم؟ دل من به قد و قامت دلبر تو وابسته است.
آب حیاتی تو از آن می دود
صوفی سرگشته چو ما سوی تو
هوش مصنوعی: آب حیات تو در مسیرش جاری است، همانطور که صوفی سرگردان در جستجوی تو میگردد.

صوفی محمد هروی