گنجور

بخش ۲۷

تو گر به وقت طرب دست را بر افشانی
به خاک پای تو صد جان دهم به آسانی
در جواب او
اگر به دست من افتد برنج ماچانی
هزار بار بگویم که یار ما جانی
به دستگیری قلیه برنج خواهم رفت
که هست پیر و فتادست در پریشانی
تو پخته آمده ای از تنور ای گرده
کنون به چهره همچون عقیق و مرجانی
ببین به چهره زردش یقین شدست ولی
جکد به صومعه چون دنگ دنگ بریانی
سماست سفره و نان اندروست قرص قمر
چو مشتری و زحل کاسه های بورانی
تو عیش هر دو جهان را به آب ده زنهار
در آن زمان که به آتش کباب گردانی
جز اشتها به جهان هیچ نیست صوفی را
بزرگوار خدایا دگر تو می دانی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو گر به وقت طرب دست را بر افشانی
به خاک پای تو صد جان دهم به آسانی
هوش مصنوعی: اگر در هنگام شادی، دستانت را بر افراز، من با کمال میل جان‌های زیادی را فدای قدم‌هایت می‌کنم.
اگر به دست من افتد برنج ماچانی
هزار بار بگویم که یار ما جانی
هوش مصنوعی: اگر برنجی در دستم باشد که بی‌نهایت خوشمزه است، هزار بار هم بگویم که دوست من بسیار باارزش و دوست‌داشتنی است.
به دستگیری قلیه برنج خواهم رفت
که هست پیر و فتادست در پریشانی
هوش مصنوعی: به کمک رساندن به مردی با نام قلیه که در موقعیتی سخت و پریشان قرار دارد، قصد دارم بروم، زیرا او پیر و ناتوان شده است.
تو پخته آمده ای از تنور ای گرده
کنون به چهره همچون عقیق و مرجانی
هوش مصنوعی: تو با تجربه و بالغ به دنیا آمده‌ای، اکنون چهره‌ات زیبا و درخشان مانند سنگ‌های قیمتی عقیق و مرجان شده است.
ببین به چهره زردش یقین شدست ولی
جکد به صومعه چون دنگ دنگ بریانی
هوش مصنوعی: به چهره زردش نگاه کن، از حال او مطمئن شده‌ایم، اما مانند کسی که در صومعه می‌زند، نتوانسته است خود را کنترل کند.
سماست سفره و نان اندروست قرص قمر
چو مشتری و زحل کاسه های بورانی
هوش مصنوعی: سفره‌ای که گسترده شده، پر از نعمت و غذاست، درست مثل اینکه ماه و سیارات زحل و مشتری در آسمان کنار هم قرار گرفته‌اند. اینها همچنین به معنای زیبایی و خوشایندی است که در این سفره وجود دارد.
تو عیش هر دو جهان را به آب ده زنهار
در آن زمان که به آتش کباب گردانی
هوش مصنوعی: در زندگی، برای لذت بردن از نعمت‌ها و خوشی‌های این دنیا و آن دنیا، باید از آب پاک و زلال استفاده کنی. اما حواست باشد که با اعمال نادرست یا تصمیمات غلط، آنچه را که به دست آورده‌ای به آتش بر نگردانی.
جز اشتها به جهان هیچ نیست صوفی را
بزرگوار خدایا دگر تو می دانی
هوش مصنوعی: جز اشتیاق به دنیا چیز دیگری نیست که صوفی را به خود مشغول کرده باشد. خدایا، تو خود بهتر می‌دانی.