گنجور

تضمین ابیاتی از غزل صائب

گر از این واقعه اشکت ز بصر می گذرد
قدر این قطره ز دریای گهر می گذرد
می دهد آهت از این غم به شبستان لحد
نور شمعی که زخورشید و قمر می گذرد
آه از آن شب که حسین گفت به یاران فردا
هر که دارد سر تسلیم ز سر می گذرد
«چون صدف مُهر خموشی بگذارید به لب»
از شما ورنه در فیض خبر می گذرد
از دلیران ظفر پیشه در این دشت وصال
تیر باران بلا همچو مطر می گذرد
تاج زیبای شفاعت نهد ای قوم به سر
از شما هر که چو من از سر و زر می گذرد
این مکانیست که از حلق علی اصغر من
از کماندار قضا تیر قدر می گذرد
«جگر شیر نداری سفر عشق مکن»
«سبزه ی تیغ در این ره ز کمر می گذرد»
«دل دشمن به تهی برگی من می سوزد»
«برق از این مزرعه با دیده ی تر می گذرد»
زینب از حرف جگر سوز برادر می گفت
«چاردیوار مرا آب ز سر می گذرد»
اُف به دنیا که دل آزرده از او بادل خون
قرّة العین نبی تشنه جگر می گذرد
هر شهیدی دم تسلیم به آن شه می گفت
جان نثار تو چه با فتح و ظفر می گذرد
سرِ خود دید چو بر دامن آن شه حُرّ گفت
«رشته چون بی گره افتد زگهر می گذرد»
آخرین گفته ی نور دل لیلا این بود
«پای بر عرش نهد هر که زسر می گذرد»
مستمع باش «وفایی» که پی ذکر حسین
«سخن صائب پاکیزه گهر می گذرد»

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر از این واقعه اشکت ز بصر می گذرد
قدر این قطره ز دریای گهر می گذرد
هوش مصنوعی: اگر از این ماجرا اشک‌هایت بریزد، بدان که ارزش این قطره مثل ارزش یک دریا از گوهر می‌باشد.
می دهد آهت از این غم به شبستان لحد
نور شمعی که زخورشید و قمر می گذرد
هوش مصنوعی: آه تو از این غم، به عالم خواب و آرامش زندگی بعد از مرگ نوری می‌بخشد، که از نور خورشید و ماه هم فراتر می‌رود.
آه از آن شب که حسین گفت به یاران فردا
هر که دارد سر تسلیم ز سر می گذرد
هوش مصنوعی: شب غم‌انگیزی بود که حسین به یارانش گفت: فردا هر کسی که آماده فداکاری باشد، باید جانش را تقدیم کند.
«چون صدف مُهر خموشی بگذارید به لب»
از شما ورنه در فیض خبر می گذرد
هوش مصنوعی: بهتر است که لب‌هایتان را بر روی خموشی ببندید و سکوت کنید؛ در غیر این صورت ممکن است از نعمت و لطفی که در حال حاضر دارید، غافل شوید.
از دلیران ظفر پیشه در این دشت وصال
تیر باران بلا همچو مطر می گذرد
هوش مصنوعی: در این دشت، مانند باران، تیرهای بلا بر دلیرانی که پیروز هستند، نازل می‌شود.
تاج زیبای شفاعت نهد ای قوم به سر
از شما هر که چو من از سر و زر می گذرد
هوش مصنوعی: ای مردم، تاج زیبا و باارزش شفاعت را بر سر بگذارید؛ زیرا هرکس مانند من از مال و ثروت می‌گذرد، شایسته این مقام است.
این مکانیست که از حلق علی اصغر من
از کماندار قضا تیر قدر می گذرد
هوش مصنوعی: این جا جایی است که تیر سرنوشت، از کمان قضا به سمت علی اصغر شلیک می‌شود.
«جگر شیر نداری سفر عشق مکن»
«سبزه ی تیغ در این ره ز کمر می گذرد»
هوش مصنوعی: اگر شجاعت و قدرت لازم را نداری، به سراغ عشق نرو. در این مسیر دشوار، خطرها و چالش‌هایی وجود دارد که باید با آن‌ها مواجه شوی.
«دل دشمن به تهی برگی من می سوزد»
«برق از این مزرعه با دیده ی تر می گذرد»
هوش مصنوعی: دل دشمن از دیدن حالت من پر از آتش و حسرت می‌شود و من با چشمان اشک‌آلود به این سرزمین نظر می‌کنم.
زینب از حرف جگر سوز برادر می گفت
«چاردیوار مرا آب ز سر می گذرد»
هوش مصنوعی: زینب درباره حرف‌های دردناک برادرش صحبت می‌کرد و می‌گفت که انگار دیگران با آب به دور او می‌چرخند و او را احاطه کرده‌اند. این احساس، بیانگر تنهایی و فشار روانی اوست.
اُف به دنیا که دل آزرده از او بادل خون
قرّة العین نبی تشنه جگر می گذرد
هوش مصنوعی: این دنیا باعث ناراحتی و دل‌سردی انسان‌ها شده است. همچنین دل پیامبر که نماد محبت و رحمت است، از قرار گرفتن در این دنیا و زحمت‌های آن آزرده خاطر است و او به شدت در جست‌وجوی آرامش و صفای درونی است که در این دنیا نمی‌تواند آن را بیابد.
هر شهیدی دم تسلیم به آن شه می گفت
جان نثار تو چه با فتح و ظفر می گذرد
هوش مصنوعی: هر شهیدی در لحظه تسلیم، پیوسته به خدای خود می‌گفت که جانم را فدای تو می‌کنم، چه با پیروزی و چه با شکست، این گذر زندگی برای من مهم نیست.
سرِ خود دید چو بر دامن آن شه حُرّ گفت
«رشته چون بی گره افتد زگهر می گذرد»
هوش مصنوعی: وقتی سر خود را بر دامن آن شاه بزرگ دید، حرّ گفت: «زمانی که رشته‌ای بی‌گره شود، از آب می‌گذرد.»
آخرین گفته ی نور دل لیلا این بود
«پای بر عرش نهد هر که زسر می گذرد»
هوش مصنوعی: لیلا در آخرین کلماتش گفت: «هر کسی که از خود گذشتگی کند، می‌تواند به قله‌های بلند دست یابد و به جایگاه‌های رفیع برسد.»
مستمع باش «وفایی» که پی ذکر حسین
«سخن صائب پاکیزه گهر می گذرد»
هوش مصنوعی: به شنوندگان بگویید که با دقت به سخنان وفایی گوش دهند، زیرا داستان حسین به زیبایی و با کلامی سالم و ناب بیان می‌شود.