گنجور

چابالیر اوره ک سینه مده

آینایا باخاندا گؤردوم، ساققالیما دن دوشوبدی
من کی چوخ قوجالمامیشام، بیلمیرم ندن دوشوبدی
هنر اولسا روح جواندیر، هله–هله دوشگون اولماز
اونداکی گؤردون دوشوبسه‌ن، بو نفیر بدن دوشوبدی
اورایا کی سن گئدیرسن، قویولار آچیبدی آغزین
شیطانین توری یاماندیر، هر گلیب گئدن دوشوبدی
نه قدیر باشین سلامت، ال– آیاقدا باشسیز اولماز
آیاغا دمیر دوشه‌نده، باشووا چدن دوشوبدی
قویودان که خلقه قازدین، چیخا بیلمه سن سلامت
آدام اینجیدن بلایه، آدام اینجیدن دوشوبدی
چابالیر اورک سینه‌مده، باشی کسیلمیش تویوق تک
پیلله نی چیخاندا گؤردوم، سینه نفه دن دوشوبدی
سئرچه دن سیچاندان آرتیق، توری بیز قوراندا دوشمز
آمما شئر تورون قوراندا، فیل یا کرگدن دوشوبدی
« شهریار » عدندن آیری، مرواری یئتیم قالاندا
یمن جنوبی دن ده، باخاسان عدن دوشوبدی

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آینایا باخاندا گؤردوم، ساققالیما دن دوشوبدی
من کی چوخ قوجالمامیشام، بیلمیرم ندن دوشوبدی
هنگامی که در آینه می‌نگریستم دیدم ریشم ریخته است. من که زیاد پیر نشده‌ام چرا ریشم ریخته است.
هنر اولسا روح جواندیر، هله–هله دوشگون اولماز
اونداکی گؤردون دوشوبسه‌ن، بو نفیر بدن دوشوبدی
هوش مصنوعی: هنر در قدم اول جان جوانی را زنده می‌کند، بنابراین اگر در آن حال به تو سیلی بزنند، این ناله بدنت را ضعیف خواهد کرد.
اورایا کی سن گئدیرسن، قویولار آچیبدی آغزین
شیطانین توری یاماندیر، هر گلیب گئدن دوشوبدی
به آنجا که تو می‌روی چاه‌ها دهان باز می‌کنند. تور شیطان بد است؛ هر که آمده و رفته در آن افتاده است.
نه قدیر باشین سلامت، ال– آیاقدا باشسیز اولماز
آیاغا دمیر دوشه‌نده، باشووا چدن دوشوبدی
هر چقدر سرت سلامت باشد، دست و پا نیز از سر جدا نیستند. هنگامی که آهن به روی پایت افتاده باشد، بر سرت چدن افتاده است.
قویودان که خلقه قازدین، چیخا بیلمه سن سلامت
آدام اینجیدن بلایه، آدام اینجیدن دوشوبدی
هوش مصنوعی: این متن به زبان ترکی آذربایجانی نگاشته شده و مفهوم آن به این صورت است: قویودان، که به حیث خود را برتر می‌داند، نمی‌داند که انسان واقعی در درونش گرفتار بلایای بسیار است. انسان، در واقع، از درون آسیب‌پذیر است و مشکلاتی را تحمل می‌کند که خود ممکن است از آن بی‌خبر باشد.
چابالیر اورک سینه‌مده، باشی کسیلمیش تویوق تک
پیلله نی چیخاندا گؤردوم، سینه نفه دن دوشوبدی
هوش مصنوعی: من به آرامی سینه‌ام را می‌پوشانم؛ وقتی که کسی را می‌بینم که در دیوانگی خود به تنهایی نفس می‌کشد، احساس می‌کنم که از درون به من ضربه می‌زند.
سئرچه دن سیچاندان آرتیق، توری بیز قوراندا دوشمز
آمما شئر تورون قوراندا، فیل یا کرگدن دوشوبدی
هوش مصنوعی: هر چیزی که از دیوار نتوانی بالا بروی، دیگر اهمیت ندارد. اما وقتی به مقابله با شعر می‌رسیم، حتی فیل یا کرگدن هم به آن حمله می‌کنند.
« شهریار » عدندن آیری، مرواری یئتیم قالاندا
یمن جنوبی دن ده، باخاسان عدن دوشوبدی
شهریار از عدن جداست؛ مروارید یتیم مانده است. از یمن جنوبی هم اگر نگاه کنی عدم افتاده است.