گنجور

غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جست‌وجو کردم
خیالت ساده‌دل‌تر بود و با ما از تو یکروتر
من این‌ها هردو با آیینهٔ دل روبه‌رو کردم
فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را
ز حال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشکِ ندامت شست‌و‌شو کردم
صفایی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
مَلول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تو با اَغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
حراج عشق و تاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدن‌ها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک‌مو کردم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم
هوش مصنوعی: وقتی در را به روی من بستی و از من دوری کردی، به صبر و شکیبایی روی آوردم. چون درمانی از تو دریافت نکردم، به درد خودم عادت کردم.
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جست‌وجو کردم
هوش مصنوعی: چرا من به تو نگاه کنم و خودم را در تو گم کنم؟ در واقع، من به خودم بازگشتم و در جست‌وجوی وجود تو در درون خودم هستم.
خیالت ساده‌دل‌تر بود و با ما از تو یکروتر
من این‌ها هردو با آیینهٔ دل روبه‌رو کردم
هوش مصنوعی: افکارت خیلی بی‌آلایش‌تر بود و با ما صادقانه‌تر رفتار کردی. من این دو حالت را با قلب خود مانند یک آیینه روبه‌رو قرار دادم.
فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را
ز حال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
هوش مصنوعی: با حالتی سرشار از مستی، صبر و آرامش درونی‌ام را به دل سنگی فشردم. احساسات پنهان و اشک‌هایم را به سبو (ظرف شراب) گفتم و حکایت کردم.
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشکِ ندامت شست‌و‌شو کردم
هوش مصنوعی: ای دل عزیز، پایین بیا که من چهره‌های دیگران را از درون چشمانم با اشک حسرت شستم و پاک کردم.
صفایی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
هوش مصنوعی: دیشب با خیال تو در تنهایی‌ام حال خوبی داشتم، اما دوباره به طور پنهانی تو را هم خواستم.
مَلول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
هوش مصنوعی: ای باغبان، نگران ناله‌های بلبل نباش. اگر زمانی در غنچه‌ای بویی از گل بردم، مرا ببخش.
تو با اَغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
هوش مصنوعی: تو در حضور من با دیگران شراب می‌نوشی، اما من از ترس سرزنش‌ها به صورت مخفیانه گریه می‌کنم.
حراج عشق و تاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
هوش مصنوعی: در این لحظه که عشق بر باد می‌رود و جوانی به تاراج می‌رود و ترس از پیری در دل می‌افتد، من تنها به یاد او هستم و در این یاد، بر خودم مشغولم.
ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدن‌ها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک‌مو کردم
هوش مصنوعی: از این به بعد، شهریار، ما از مردم دور خواهیم شد، چون قلبم را به پلیدی‌های دیگر نمی‌زنم و به عشق یک غزال مشک‌مو وابسته شدم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق به خوانش فاطمه اخوان

حاشیه ها

1388/06/20 10:09

با سلام
متاسفانه این شعر ناقص ثبت شده است

1388/06/20 11:09
نگین شکروی

بادرودوسپاس فراوان
ابیات جاافتاده:
بیت چهارم:
فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را
زحال گریه ی پنهان حکایت با سبو کردم
بیت هفتم:
ملول از ناله ی بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
بیت نهم:
حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
---
پاسخ: با تشکر از زحمت شما، ابیات جاافتاده اضافه شد.

1390/09/17 22:12
تمسار

زیبا بود

1390/11/30 11:01
mahdi

kheyli zibast mamnon merc man kheyli shahriyaro dos daraaaaaaaaaaaammmmmmmmmmmmmmmmmmmmmm

1391/10/23 01:12
مریم

من این شعرو خیلی دوست دارم .

1391/10/23 01:12
مریم

خیلی وقته که بااشعاراستادانس گرفتم . هرگرکهنه نمیشن مخصوصا این شعر

1391/12/24 19:02
میرمعین

شماتت به معنای شاد کردن آمده و آنچه منظور شاعر در این شعر است، شماطت به معنای مواخده کردن میباشد...
لطفا تصحیح کنید...

1392/02/06 20:05
میکائیل مصطفوی

با سلام
همان شماتت درست میباشد.به معنی شادی کردن به غم کسی

1392/10/08 13:01
پوریا

منو بی اختیار به یاد پدرم انداخت.دیروز هم تولدش بود.
یاد شهریار باقی.

1393/06/15 14:09
حسین

دو مصرع تکان دهنده این شعر : 1- خیالت ساده دلتر بود با ما از تو یکروتر 2- صفایی بود دیشب باخیالت خلوت ما را واقعا عشق تو خیال آدم چه پاک و لذت بخشه !

1394/09/10 12:12
لسانی

واژه ای به صورت شماطت نداریم و شماتت درست است.
این شعر هم از شاهکارهای استاد است.

1395/04/26 12:06
بیژن

بیت نهم:
تا آنجایی که به یاد می آرم واو بین عشق و تاراج در نسخ چاپی نیست.با سپاس.

1395/06/30 14:08
لیلا

ملول از ناله ی بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم....
واقعا زیباست...

1395/09/06 01:12
مصطفی

امشب حالم بدجوری گرفته ست، به ذهنم رسید که این شعرو رو اینترنت جستجو کنم الان دفعه پنجمیه که دارم میخونمش

1395/12/24 00:02
فائزه

چقد عاشقا حرفای مشتر ک دارن...
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
چه خوبه شهریار !

1396/06/11 08:09
Elena

که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم
چه معنی دارد؟ سپاس

1396/07/04 11:10
fateme

چقدر این بیت زیباست
تو ا اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم

1397/01/05 01:04
حسین علویانی

بیت: تو با اغیار پیش چشم من ....همیشه ورد زبونمه و مثل آهنگ زمزمه میکنم،خیلی عالیه این شعر

1397/02/30 21:04

چه زیبا گفته ای شهریارا چه زیبا حال و حوای عاشق توصیف میکنی زیبا

1397/02/15 12:05
علیرضا مفتاح alirezameftah@gmail.com

شماتت به معنی سرزنش و بازخواست است. در بین آذری زبان ها واژه رایجی است و به این معنی به کار می رود. منظور استاد شهریار هم این بوده که از بیم سرزنش دیگران گریه خود را پنهان کردم.

1397/05/22 15:08
شاعری خسته

فروغ فرخزاد، شعر قهر:
به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا
که جام خود به جام دیگری زدی

1397/10/30 22:12
سوما

واقعا که این شعر زیباست
فقط معنی بیت آخر چی میشه دقیقا؟
ممنون

1397/11/14 21:02
Ellen

# چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم

# فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
دوستان زحمت بکشند و معنی این دو بیت رو بنویسند ممنون میشیم.

1397/12/23 14:02
حجت

با سلام و سپاس فراوان
در مصرع آخر شعر (که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم ) منظور از مشک مو چیه؟؟ منظور از مشک همون عطر مشک یا اینکه منظور موی مشکی رنگه؟؟

1397/12/23 22:02
محسن ، ۲

حجت جان
موی مُشک بو = گیسوی عطر آگین
مِشکین مو = کسی که موی سیاه دارد
اینجا ، مُشک مو خوانده می شود.

1398/03/02 04:06

سلام...اگه امکانش هست، یکی بیت سوم رو توضیح بده..ممنون

1398/03/02 09:06
محسن ، ۲

علیرضا جان
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
شاعر با خیال یار راز و نیاز داشته ، و نگار را ساده دل و یک رو { مخالف دو رو } و یکرنگ با خود تصور می کرده ،
میگوید : زمانی که به دلم رجوع کردم دیدم در خیال خودم با من همدل و یکرنگ بودی ، ولی رو در رو آنچه تصور من بود اشتباه از آب در آمد

1398/03/02 11:06
علیرضا

آقا محسن عزیز خیلی ممنون بابت جواب..

1398/03/02 11:06
علیرضا

اینو میدونستم،سوالمو دقیق تر میپرسم....
شاعر دلِ خودش رو مقیاس و مرجع دو رویی و صاف بودن قرار داده؟
از توضیح شما این بر میاد که شاعر دل خودش رو میبینه، بعد میگه ک خیالش صاف و سادس اما خودش دو رو...
اگه میشه اینم جواب بده...مرسی

1398/03/02 19:06
محسن ، ۲

علیرضا جان
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
چیزی با دل شاعر قیاس نمی شود
شاعر نگار و خیال نگار را در مقابل آئینه ی دل خود می گذارد و قضاوت میکند، که یار آنچنان ساده و یکرنگ نبوده که شاعر خیالپروری می کرده.

1398/06/17 02:09
امید ربیعی

اجتناب علیرضای گرامی این دوبیتواگر باهم بخونی چوابتو میده
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینه دل روبرو کردم
معنی اونهم اینه که کسی که دل بکسی می‌بنده حتما اگر قبلش یک تصویر ذهنی ازمعشوق درذهنش میسازه ومعمولاادمها به این تصویر
ذهنی دل می‌بندند برای همین هم در این مصرع میگه
چرا رو در تو آرم منکه خودراگم کنم درتو
بخود بازآمدم ونقش تودرخود جستجو کردم
که یعنی متوجه خیالات خودم شدم و فهمیدم من درخیال تو گم شدم .خودمو فراموش کردم ولی خالامتوجه تاثیر تصویر ذهنی خودم شدم ومیبینم خیالت ساده دلتر بودباما ازتوویکروتر
اکه معنیش یعنی من راجع به کسانی که دوستشون داریم تصوری داریم مادرعالمواقع این نقش وکارکردحقیقی انسانها است که موجب جدایی هاودلخ.ریها ودوریها وقت ها میشودوشهریارچه زیبا میگه
خیالت ساده دلتر بودوباما وازتویکروتر
برای بخش دوم سوالات که آیا شاعربخیال دل خودش دل بسته باید بگم بله اصولاً آدمها همیشه درخیالات خودشان راهی را که دوست دارند کوتاهتر تصور میکنند چیزهایی که دوست دارند بهتر تصور میکنند ولی درعالم حقیقی ممکنه هردوراه به یک اندازه باشند یاالزاما آنی که مادوستش داریم بهتر نیست.همانطورکه میگویند لیلی را باید از نگاه مجنون بنگری تا قدرش بدانی وقطعا ذهنیات افراد در دل بستن به چیزها و افراد تاثیر میگذارد .کما اینکه میگویند عاشق کوره و.....اینها تأثیر ذهنیات افراده در دل بستنشون .فقط هم درموردافراد نیست بلکه شما تبلیغی میبینی وکالایی را میخری بعداز استفاده میبینی اونی نیست که فکر میکردی واین ی که تو فکر میکردی یعنی ذهنیت تو
ببخشید طولانی شد توضیحاتم آیینه دلتون روشن و شفاف یا علی

1398/06/18 09:09
امید ربیعی

سلام بنظرم این ابیات اخروی باید اینطوری می‌نوشت معنی بهتری میده
فشردم باهمه مستی به دل سنگ صبوری را
زحال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
ملول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم(پیوند وباغبان )
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
دراین هنگامه من کاری که کردم یاد الله کردم(گناه وهراس والله)
حراج عشق وتاراج جوانی ووحشت پیری
من ازبیم شماتت گریه پنهان درگلو کردم(عشق ازدست رفته ومواخذه اطرافیان)
ازین پس شهریارا ،ما . و از مردم رمیدنهاو...
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم.عشق ورزی ونازک دن

1399/11/28 16:01

در رابطه با بیت آخر که نوشته شده «که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم» بنظر بنده مُشک درواقع همان مشک خوش بویی هست که میگن از بدن آهو و یا غزال گرفته میشه که معنی کلی میشه : که من پیوندی احساسی با کسی که موهایش بوی مُشک آهو یا غزال میدهد برقرار کردم

1401/08/10 00:11
سفید

 

فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو 

سرای دیده با اشک ندامت شست‌وشو کردم...