گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۱ - ناله های زار

به اختیار دلی برد چشم یار از من
که دور از او ببرد گریه اختیار از من
به روز حشر اگر اختیار با ما بود
بهشت و هر چه در او از شما و یار از من
دگر قرار تو با ما چنین نبود ای دل
که خنجری شوی و بگسلی قرار از من
سیه تر از سر زلف تو روزگار من است
دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من
به تلخکامی از آن دلخوشم که می‌ماند
بسی فسانه شیرین به یادگار از من
ترانه‌ها فکند جاودانه در آفاق
چو بر فلک شود این ناله‌های زار از من
دمد ز تربت من لاله‌ها چو یاد آرند
پیاله‌نوش حریفان به نوبهار از من
در انتظار تو بنشستم و سرآمد عمر
دگر چه داری از این بیش انتظار از من
شبی که از در مهتابی آمدی یاد آر
چه مایه گوهر اشکی که شد نثار از من
گواه عهد تو آن شب ستارگان بودند
هنوز شاهدکانند شرمسار از من
به اختیار نمی‌باختم به خالش دل
که برده بود حریف اول اختیار از من
گذشت کار من و یار شهریارا لیک
در این میان غزلی ماند شاهکار از من

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به اختیار دلی برد چشم یار از من
که دور از او ببرد گریه اختیار از من
هوش مصنوعی: چشمان معشوق با اختیار خود دلم را به سوی خود کشید و من را از او دور کرد. حالا که از او دورم، نمی‌توانم گریه‌ام را کنترل کنم.
به روز حشر اگر اختیار با ما بود
بهشت و هر چه در او از شما و یار از من
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت انتخاب با ما بود، بهشت و هر چیزی که در آن وجود دارد، به شما و همراهانم به من تعلق می‌گرفت.
دگر قرار تو با ما چنین نبود ای دل
که خنجری شوی و بگسلی قرار از من
هوش مصنوعی: ای دل، دیگر نمی‌توانی با من آرام باشی، چرا که مانند خنجری می‌شوی و از من راحتم را می‌کنی.
سیه تر از سر زلف تو روزگار من است
دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من
هوش مصنوعی: روزگار من از تاریکی و غم موهای سیاه تو هم تیره‌تر است. دیگر چه چیزی می‌تواند از این وضعیت بدتر برای من پیش آید؟
به تلخکامی از آن دلخوشم که می‌ماند
بسی فسانه شیرین به یادگار از من
هوش مصنوعی: از تلخی‌هایی که در زندگی تجربه کرده‌ام، خوشحال هستم چون خوشی‌های زیادی را به یادگار می‌گذارم.
ترانه‌ها فکند جاودانه در آفاق
چو بر فلک شود این ناله‌های زار از من
هوش مصنوعی: آهنگ‌ها و سرودها به طور ابدی در جهان پراکنده می‌شوند، مانند این که وقتی صدای ناله‌های غم‌انگیز من به آسمان می‌رسد.
دمد ز تربت من لاله‌ها چو یاد آرند
پیاله‌نوش حریفان به نوبهار از من
هوش مصنوعی: اگر از خاک من گل‌ها برویند و خاطرات را زنده کنند، دوستانم در بهار به یاد من جامی خواهند نوشید.
در انتظار تو بنشستم و سرآمد عمر
دگر چه داری از این بیش انتظار از من
هوش مصنوعی: منتظر تو نشسته‌ام و عمرم به پایان رسیده است. پس دیگر چه انتظاری از من داری؟
شبی که از در مهتابی آمدی یاد آر
چه مایه گوهر اشکی که شد نثار از من
هوش مصنوعی: یادت باشد شبی که با نور مهتاب به خانه آمده بودی، چقدر اشک از چشمان من ریخته شد.
گواه عهد تو آن شب ستارگان بودند
هنوز شاهدکانند شرمسار از من
هوش مصنوعی: در آن شب، ستاره‌ها گواهی بر وعده تو بودند و هنوز هم این ستاره‌ها به خاطر من شرمنده‌اند.
به اختیار نمی‌باختم به خالش دل
که برده بود حریف اول اختیار از من
هوش مصنوعی: من انتخاب خود را به راحتی از دست نمی‌دادم، اما دلم در چنگ کسی افتاده بود که نخستین بار اختیار خود را از من گرفته بود.
گذشت کار من و یار شهریارا لیک
در این میان غزلی ماند شاهکار از من
هوش مصنوعی: این که من و معشوقه‌ام از هم دور افتاده‌ایم، ولی در این میان یک غزل عالی از من باقی مانده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۱۱ - ناله های زار به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۱۱ - ناله های زار به خوانش فرهاد بشیریان

حاشیه ها

1395/05/03 07:08
علی اصغر

به اختیار دلی برد صحیح است .
به اختیار گرو برد معنی نداره .
این شعر را مرحوم محمودی خوانساری بسیار زیبا اجرا کرده است .

1397/07/09 23:10
ایرانی

من هم با نظر آقای علی اصغر موافقم به اختیار دلی برد صحیح میباشد لطفا اصلاح کنید. ضمنا غزل کامل نیست کل غزل 12 بیت هست که شما فقط 7 بیتشو اینجا آوردین 5 تاش نیست. با تشکر.