شمارهٔ ۳۱
بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را
به نرخ گوهر دل می خریم سنگ تو را
نشان راست چرا از دلم نمی پرسی
که برده است به چشم نشان خدنگ تو را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را
به نرخ گوهر دل می خریم سنگ تو را
هوش مصنوعی: بیا که ما دیوانهوار به عشق تو افتادهایم، و برای جنگیدن با تو، عشق و دلباختگیامان را با ارزشترین چیزها عوض میکنیم.
نشان راست چرا از دلم نمی پرسی
که برده است به چشم نشان خدنگ تو را
هوش مصنوعی: چرا از من نمیپرسی که چرا دل من به تو علاقهمند شده است؟ چشم سلاح تو به قلبم نفوذ کرده و مرا اسیر کرده است.