گنجور

شمارهٔ ۶۲۳

مستی ز شور لعل تو هشیار می‌شود
خواب از خیال چشم تو بیدار می‌شود
حیرانیی به طالع نظاره دیده‌ام
دل پیشتر ز دیده خبر دار می‌شود
میزان کار خلق بود پله فنا
هرکس به قدر بار سبکبار می‌شود
دام نگاه گرم تو صیاد وحشت است
صیدی کزو رمید گرفتار می‌شود
بی‌زلف او به ناله چو زنجیر نارساست
عمری که صرف سبحه و زنار می‌شود
یک صبحدم به روی تو گر دیده واکند
آیینه یک چمن گل بی‌خار می‌شود
طفلان به کعبه سنگ برند ارمغان اسیر
دیوانه‌ای که قافله‌سالار می‌شود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مستی ز شور لعل تو هشیار می‌شود
خواب از خیال چشم تو بیدار می‌شود
هوش مصنوعی: عشق و جذبه‌ی تو باعث می‌شود که حتی آدم‌های هشیار دچار حالتی از سرمستی شوند، و خواب و خیالشان از زیبایی چشمان تو بیدار می‌گردد.
حیرانیی به طالع نظاره دیده‌ام
دل پیشتر ز دیده خبر دار می‌شود
هوش مصنوعی: من در زندگی خود، حیرتی را مشاهده کرده‌ام که قلبم پیش از چشم‌هایم از آن آگاه می‌شود.
میزان کار خلق بود پله فنا
هرکس به قدر بار سبکبار می‌شود
هوش مصنوعی: کار انسان‌ها بر اساس میزان اثرگذاری و تلاش آن‌ها در دنیا مشخص می‌شود. هر کس به اندازه‌ای که در زندگی بار کمتری را به دوش می‌کشد، راحت‌تر و با آرامش بیشتری زندگی می‌کند.
دام نگاه گرم تو صیاد وحشت است
صیدی کزو رمید گرفتار می‌شود
هوش مصنوعی: نگاه دلپذیر تو مثل تله‌ای برای شکارگران است و کسی که از آن فرار کند، در واقع خود را به دردسر می‌اندازد و گرفتار می‌شود.
بی‌زلف او به ناله چو زنجیر نارساست
عمری که صرف سبحه و زنار می‌شود
هوش مصنوعی: به بی‌زلف او، صدای ناله‌ام مانند زنجیری کوتاه و نارساست. عمری که صرف دعا و ریاضت می‌شود، بی‌فایده و بی‌ثمر است.
یک صبحدم به روی تو گر دیده واکند
آیینه یک چمن گل بی‌خار می‌شود
هوش مصنوعی: اگر در صبحی زود بر روی تو نگریسته شود، چنانچه آینه‌ای باشد، گویی که یک باغ پر از گل بدون خار جلوه‌گر می‌شود.
طفلان به کعبه سنگ برند ارمغان اسیر
دیوانه‌ای که قافله‌سالار می‌شود
هوش مصنوعی: کودکان سنگ‌هایی را به سوی کعبه می‌برند، هدیه‌ای از اسیری که دیوانه شده و اکنون رهبر کاروان است.