گنجور

شمارهٔ ۶۲۱

گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم شود
خواب سنگین همچو شمع کشته بالینم شود
همچو آب از جوهر تیغت روان سازم سبق
تا زبانت آشنای حرف تحسینم شود
از دم تیغ تو احیای شهادت کرده ام
آسمان گو بعد از این شرمنده کینم شود
کی به ساحل چون حباب از بحر گردانم عنان
موج طوفان گر به جای خانه زینم شود
گر نسازم تازه ایمان را به یاد او اسیر
عشق خصم بت‌پرستی‌های دیرینم شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر شبی یاد تو دور از جان غمگینم شود
خواب سنگین همچو شمع کشته بالینم شود
هوش مصنوعی: اگر شبی یاد تو باعث ناراحتی‌ام شود، خواب سنگینی بر من مستولی می‌شود و مانند شمعی که در کنارم خاموش شده، دراز می‌کشم.
همچو آب از جوهر تیغت روان سازم سبق
تا زبانت آشنای حرف تحسینم شود
هوش مصنوعی: می‌خواهم همانند آبی که از لبه تیغ حرکت می‌کند، تو را به سمت زبانی راهنمایی کنم که با حرف‌های تحسین‌آمیز من آشنا شوی.
از دم تیغ تو احیای شهادت کرده ام
آسمان گو بعد از این شرمنده کینم شود
هوش مصنوعی: من با شمشیر تو دوباره جان گرفتم و از این به بعد آسمان باید شرم کند که این وضعیت را به وجود آورده است.
کی به ساحل چون حباب از بحر گردانم عنان
موج طوفان گر به جای خانه زینم شود
هوش مصنوعی: وقتی که مانند حباب از دریا به ساحل بیایم، من می‌توانم کنترل این امواج طوفانی را به دست بگیرم و جایگاهی برای خودم بسازم.
گر نسازم تازه ایمان را به یاد او اسیر
عشق خصم بت‌پرستی‌های دیرینم شود
هوش مصنوعی: اگر نتوانم ایمان تازه‌ای بسازم که یاد او را در دل داشته باشم، گرفتار عشق و محبت دشمنانی می‌شود که من را به بت‌پرستی‌های قدیمی‌ام بازمی‌گردانند.