شمارهٔ ۵۷۵
شکفتن در ریاض خاطرم بیکار میماند
گل از یاد بهارم در طلسم خار میماند
خموشی بس که کاهیده است مغز استخوانم را
سخن از ناتوانی بر لب اظهار میماند
پریشان نغمهای زان طره بر تار نفس دارم
زبان از حرف میافتد سخن از کار میماند
نبیند چشم بد حرزی به بازوی وفا بندم
غبارم در سر کوی کسی بسیار میماند
بهار عیشفرسایی شکار مطلبآرایی
خمار جانگداز و حسرت بسیار میماند
نمیفهمم زبان اینقدر افسانهپیرایی
گره در خاطر تسبیح یا زنّار میماند
اسیر از دودمان من چراغ شعله روشن شد
در آتش گر نباشم سوختن بیکار میماند
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شکفتن در ریاض خاطرم بیکار میماند
گل از یاد بهارم در طلسم خار میماند
هوش مصنوعی: در باغها و گلستانها، وقتی گلها میشکفند، من احساس تنهایی و بیکاری میکنم و یاد بهار که زمان شکفتن گلهاست، در این دشواری و مشکلات در ذهنم میماند.
خموشی بس که کاهیده است مغز استخوانم را
سخن از ناتوانی بر لب اظهار میماند
هوش مصنوعی: سکوت را آنقدر تحمل کردهام که روح و جانم را گرفته و تنها احساس ناتوانی در گفتار به لبهایم مانده است.
پریشان نغمهای زان طره بر تار نفس دارم
زبان از حرف میافتد سخن از کار میماند
هوش مصنوعی: من نغمهای آشفته از آن موهای پریشان دارم که بر روح من تأثیر میگذارد. زبانم از بیان این احساس باز میماند و کلام از بیان حقیقت ناتوان است.
نبیند چشم بد حرزی به بازوی وفا بندم
غبارم در سر کوی کسی بسیار میماند
هوش مصنوعی: چشمان بد نمیتوانند به بازوی وفا نگاه کنند، من خود را در گرد و غبار کوی کسی که دوستش دارم، رها میکنم و مدت زیادی در آنجا میمانم.
بهار عیشفرسایی شکار مطلبآرایی
خمار جانگداز و حسرت بسیار میماند
هوش مصنوعی: بهار، شادابی و لذتای را به یاد میآورد که مانند یک شکار زیبا و دلنشین است. این فصل، به همراه خود حالتی شگفتانگیز و روحنواز دارد که انسان را به شوق میآورد و در عین حال، حسرتهایی نیز در دل باقی میگذارد.
نمیفهمم زبان اینقدر افسانهپیرایی
گره در خاطر تسبیح یا زنّار میماند
هوش مصنوعی: من نمیتوانم حرفهای پیچیده و خیالپردازانه را درک کنم؛ مثل اینکه گره خوردن تسبیح یا زنّار در ذهن باقی میماند.
اسیر از دودمان من چراغ شعله روشن شد
در آتش گر نباشم سوختن بیکار میماند
هوش مصنوعی: یعنی اگر من نباشم، هیچ چیز دیگری نمیسوزد؛ چرا که من مانند نوری در دل آتش هستم و بدون وجود من، سوختن بیهدف و بیمعنا خواهد بود.