گنجور

شمارهٔ ۵

بی غنچه و لاله داغ پیدا
بی نقش قدم سراغ پیدا
از چشمه طور می خورد آب
پیداست ز چشم داغ پیدا
عشق است نهان و آشکارا
کی می شود از چراغ پیدا
در زاویه های خاک پنهان
در آینه های داغ پیدا
شد باده شور در سرما
بی ساقی و بی ایاغ پیدا
شد کعبه اسیر در ره دل
بی رهبر و بی سراغ پیدا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بی غنچه و لاله داغ پیدا
بی نقش قدم سراغ پیدا
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که بدون وجود گل و شکوفه، نشانی از زیبایی و زندگی وجود ندارد، و نمی‌توان ردپایی از شادی و سرزندگی پیدا کرد.
از چشمه طور می خورد آب
پیداست ز چشم داغ پیدا
هوش مصنوعی: آب زلالی که از چشمه می‌جوشد، نشان از روشنی و شفافیت دارد، اما هرچقدر که آب زلال و خنک باشد، از چشم داغ و آتشین عشق نیز نمایان است.
عشق است نهان و آشکارا
کی می شود از چراغ پیدا
هوش مصنوعی: عشق در دل پنهان و در ظاهر آشکار است، اما چه زمانی می‌شود که این عشق مانند نور چراغ نمایان شود؟
در زاویه های خاک پنهان
در آینه های داغ پیدا
هوش مصنوعی: در گوشه‌های زمین، چیزهایی نهفته است که در آینه‌های گرم و درخشان نمایان می‌شود.
شد باده شور در سرما
بی ساقی و بی ایاغ پیدا
هوش مصنوعی: در midst of cold, the wine becomes turbulent and chaotic, even without a cupbearer or a flagon.
شد کعبه اسیر در ره دل
بی رهبر و بی سراغ پیدا
هوش مصنوعی: کعبه به عنوان مکانی مقدس، در جستجوی عشق و علاقه، به حالتی اسیر و بی‌رهبر و بی‌نشان درآمده است.