گنجور

شمارهٔ ۱۲۹

آنچه از ما می کشد حیرانی ما روز و شب
کی خجالت می کشد از دست سودا روز و شب
عکس او طفلانه با آیینه بازی می کند
چون گرفت آرام در چشم و دل ما روز و شب
هرزه گرد است آسمان یکدم نمی گیرد قرار
می کند اسراف عمر از کیسه ما روز و شب
امتیاز خوب و زشتی نیست در زیر فلک
غرقه را یکسان بود در قعر دریا روز و شب
نور و ظلمت پرده دار خلوت صبحند اسیر
کی دویی دارد به چشم مرد بینا روز و شب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنچه از ما می کشد حیرانی ما روز و شب
کی خجالت می کشد از دست سودا روز و شب
هوش مصنوعی: آنچه ما را به حیرت و سردرگمی می‌کشاند، همیشه در روز و شب وجود دارد. آیا این عواطف و احساسات ما هرگز از تاثیرات و وسوسه‌های خود خجالت می‌کشند؟
عکس او طفلانه با آیینه بازی می کند
چون گرفت آرام در چشم و دل ما روز و شب
هوش مصنوعی: عکس او مانند یک کودک با آینه بازی می‌کند و وقتی که آرام می‌گیرد، در دل و چشم ما روز و شب تأثیر می‌گذارد.
هرزه گرد است آسمان یکدم نمی گیرد قرار
می کند اسراف عمر از کیسه ما روز و شب
هوش مصنوعی: آسمان همیشه در حال چرخش و تغییر است و هیچ‌گاه به حال آرامش نمی‌رسد. این ناپایداری و گذر زمان باعث می‌شود که عمر ما به هدر برود و روزها و شب‌ها از زندگی‌مان کاسته شود.
امتیاز خوب و زشتی نیست در زیر فلک
غرقه را یکسان بود در قعر دریا روز و شب
هوش مصنوعی: در زیر آسمان، خوب و بد هیچ تفاوتی ندارند، مثل این که در عمق دریا، روز و شب به یک حالت هستند.
نور و ظلمت پرده دار خلوت صبحند اسیر
کی دویی دارد به چشم مرد بینا روز و شب
هوش مصنوعی: نور و تاریکی، همانند پرده‌هایی هستند که فضای صبح را می‌پوشانند. انسان بینا می‌بیند که چگونه روز و شب، هرچند متفاوت، در یک جریان واحد وجود دارند و شکاف بین آن دو در واقع یک توهم است.