شمارهٔ ۸
ساقی مستیم و جام می به دست
می خورند از جام ما رندان مست
ملک میخانه سبیل ما بود
آید اینجا هر که او ما را بود
هر کجا رندیست ما را محرم است
هرکجا جامیست با ما همدم است
صورت او مظهر معنی ماست
این و آن دو شاهد دعوی ماست
علم وحدانیست علم عارفان
علم اگر خوانی چنین علمی بخوان
قول ما صدیق تصدیقش کند
او محقق نیست تحقیقش کند
تا ننوشی می ندانی ذوق می
تا نگردی وی نیابی حال وی
مستم و خوردم شراب بی حساب
هرکه بیند گویدم خورده شراب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.