گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۱۸

سر کل چون کله نهد بر سر
آن کله کل بلای دستار است
عشق شاه است و می برد دستار
عقل مسکین گدای دستار است
دیده‌ام خواجهٔ کلان دیروز
همچو کل در هواس دستار است

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر کل چون کله نهد بر سر
آن کله کل بلای دستار است
هوش مصنوعی: وقتی سر کل بر روی کله‌ای قرار می‌گیرد، آن کله به عنوان مانع و مشکل برای دستار در می‌آید. به عبارتی، وقتی چیزی بر سر چیز دیگری قرار می‌گیرد، برای آن دومین ممکن است چالش‌هایی به وجود بیاید.
عشق شاه است و می برد دستار
عقل مسکین گدای دستار است
هوش مصنوعی: عشق مانند پادشاهی است که عقل را مثل یک گدای بیچاره به زیر سلطه‌ی خود در می‌آورد. عقل در این ماجرا مانند دستاری است که به عشق تعلق دارد و در برابر قدرت آن ناتوان است.
دیده‌ام خواجهٔ کلان دیروز
همچو کل در هواس دستار است
هوش مصنوعی: دیروز شخص محترم و بزرگ را دیدم که مانند یک گنجشک در حال پرواز و شوق و ذوق بود و دور خود می‌چرخید.