گنجور

قطعهٔ شمارهٔ ۱

قرب صدسال عمر من بگذشت
قصد موری نکرده ام به خدا
نان خود خورده ام ز کسب حلال
مال غیری نخورده ام به خدا
در خرابات عشق رندانه
روزگاری سپرده ام به خدا
به خدا زنده ام به حق رسول
گرچه از خویش مرده ام به خدا
موی هستی به تیغ سرمستی
از سر خود سترده ام به خدا
تا عزیز خدا و خلق شدم
ذاکرانه شمرده ام به خدا
نفس خود به یاد سید خویش
عزت کس نبرده ام به خدا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قرب صدسال عمر من بگذشت
قصد موری نکرده ام به خدا
هوش مصنوعی: من در تمام این سال‌ها، هیچ گاه نخواسته‌ام که به کسی یا چیزی آسیب بزنم، حتی به اندازه‌ی یک مورچه.
نان خود خورده ام ز کسب حلال
مال غیری نخورده ام به خدا
هوش مصنوعی: من از تلاش و کار حلال خود نان می‌خورم و قسم می‌خورم که از مال دیگران چیزی نداشتم.
در خرابات عشق رندانه
روزگاری سپرده ام به خدا
هوش مصنوعی: من در دنیای عشق و مستی به خدا سپرده‌ام که روزگار را بگذراند.
به خدا زنده ام به حق رسول
گرچه از خویش مرده ام به خدا
هوش مصنوعی: به خدا قسم زنده‌ام به برکت پیامبر، هرچند از خودم و وجودم بی‌زنده‌ام.
موی هستی به تیغ سرمستی
از سر خود سترده ام به خدا
هوش مصنوعی: من به خاطر شادی و سرمستی، موهای وجودم را از سر خود کنار زده‌ام، به خدا قسم.
تا عزیز خدا و خلق شدم
ذاکرانه شمرده ام به خدا
هوش مصنوعی: زمانی که به مقام والای محبوبیت در نظر خدا و مردم رسیدم، با خلوص نیت و ذکر خداوند به این مقام عروج کردم.
نفس خود به یاد سید خویش
عزت کس نبرده ام به خدا
هوش مصنوعی: من هیچ‌گاه به یاد بزرگترین سرور خویش، عزت نفس خود را فدای کسی نکرده‌ام، به خدا قسم.