گنجور

غزل شمارهٔ ۵۷۳

رند مست از بلا نه اندیشد
از فنا و بقا نه اندیشد
دردمندی که درد می نوشد
خوش بود از دوا نه اندیشد
هر که خمخانه می خورد به دمی
از می جام ما نه اندیشد
عقل را پیش عشق قدری نیست
پادشه از گدا نه اندیشد
بینوائی که در عدم گردد
بی وجود از فنا نه اندیشد
دو سرا را به نیم جو نخرد
بلکه از دو سرا نه اندیشد
نعمت الله گنج اسما یافت
از غنای شما نه اندیشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رند مست از بلا نه اندیشد
از فنا و بقا نه اندیشد
هوش مصنوعی: شخصی شاد و بی‌خیال از مشکلات و مصیبت‌ها، به فکر پایان و ادامه زندگی نیست و به این مسائل اهمیت نمی‌دهد.
دردمندی که درد می نوشد
خوش بود از دوا نه اندیشد
هوش مصنوعی: کسی که دردی را تحمل می‌کند و با آن آشناست، بهتر است دردش را با نوشیدن آن به جای فکر کردن به دارو، تسکین دهد.
هر که خمخانه می خورد به دمی
از می جام ما نه اندیشد
هوش مصنوعی: هر کس که در میخانه مشغول نوشیدن می‌شود، لحظه‌ای از ما و جام ما غافل نمی‌شود.
عقل را پیش عشق قدری نیست
پادشه از گدا نه اندیشد
هوش مصنوعی: عقل در برابر عشق ارزش زیادی ندارد. پادشاه به وضعیت گدا فکر نمی‌کند.
بینوائی که در عدم گردد
بی وجود از فنا نه اندیشد
هوش مصنوعی: مردم بی‌خبر از حقیقت، اگر در نبود و عدم زندگی کنند، نباید نگران از دست دادن وجودشان باشند.
دو سرا را به نیم جو نخرد
بلکه از دو سرا نه اندیشد
هوش مصنوعی: کسی که فکرش درگیر دو دنیا و مسائل مادی و دنیوی نیست، به ارزش‌های کوچک و کم اهمیت آن‌ها هم توجه نمی‌کند. او به دنبال چیزهای عمیق‌تر و معنی‌دارتر است و از دغدغه‌های روزمره و مادی دوری می‌گزیند.
نعمت الله گنج اسما یافت
از غنای شما نه اندیشد
هوش مصنوعی: خداوند از بخشش‌های شما به نعمت‌های خود پی برد و به غنای شما فکر نمی‌کند.