گنجور

غزل شمارهٔ ۵۵۴

مه ز برج شرف چو طالع شد
جامع صورتین واقع شد
چون جمالش در آینه بنمود
نام آئینه کون جامع شد
این عجب بین که واضع اشیاء
هم به موضوع خویش واقع شد
هر که بی جام می دمی دم زد
حیف از آن دم زدن که ضایع شد
همت ما محیط می جوید
مکنش عیب اگرچه طالع شد
یار ما نیست آنکه چون زاهد
به خیالی ز دوست قانع شد
نعمت الله چو در سخن آمد
روح قدسی رسید و سامع شد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مه ز برج شرف چو طالع شد
جامع صورتین واقع شد
هوش مصنوعی: زمانی که ماه از بخش برتر خود بیرون می‌آید، موجب تجلّی کامل زیبایی‌ها و ویژگی‌ها می‌شود.
چون جمالش در آینه بنمود
نام آئینه کون جامع شد
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی او در آینه نمایان شد، آینه به موجودی کامل و جامع تبدیل شد.
این عجب بین که واضع اشیاء
هم به موضوع خویش واقع شد
هوش مصنوعی: این شگفت‌آور است که حتی آفریننده‌ی چیزها هم به موضوع خود واقع شده است.
هر که بی جام می دمی دم زد
حیف از آن دم زدن که ضایع شد
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون شراب و نوشیدنی خوشگذرانی کند، باید بداند که آن لحظه و شادی از دست رفته است و حیف است که به این صورت بگذرد.
همت ما محیط می جوید
مکنش عیب اگرچه طالع شد
هوش مصنوعی: کوشش و همت ما در پی یافتن محیطی مناسب است، پس نگران عیب و ایرادها نباشید، حتی اگر مقدر شده باشد که مشکلاتی پیش آید.
یار ما نیست آنکه چون زاهد
به خیالی ز دوست قانع شد
هوش مصنوعی: دوست ما آن کسی نیست که مانند یک آدم زاهد، به خاطر خیال و تصور از دوستی، به آن بسنده کند.
نعمت الله چو در سخن آمد
روح قدسی رسید و سامع شد
هوش مصنوعی: وقتی نعمت‌های خداوند در کلام بیان می‌شود، روح پاک و الهی به آن می‌پیوندد و شنونده نیز تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد.