غزل شمارهٔ ۳۹۱
می رود عمر عزیز ما دریغا چاره نیست
دی برفت و می رود امروز و فردا چاره نیست
عشق زلفش در سر ما دیگ سودا می پزد
هر که دارد این چنین عشقی ز سودا چاره نیست
چارهٔ بیچارگان است او و ما بیچاره ایم
گر ببخشد ور نبخشد بندگان را چاره نیست
آب چشم ما به هر سو رو نهاده می رود
هر که آید سوی ما او را ز دریا چاره نیست
این شراب مست ما از موصلی خوشتر بود
ذوق خوردن گر کسی را نیست ما را چاره نیست
سر به پای خم نهاده ساکن میخانه ایم
عیب ما جانا مکن ما را ز مأوا چاره نیست
نعمت الله در خراباتست و با رندان حریف
هر که دارد عشق این صحبت از آنجا چاره نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می رود عمر عزیز ما دریغا چاره نیست
دی برفت و می رود امروز و فردا چاره نیست
هوش مصنوعی: عمر گرانبهای ما در حال سپری شدن است و افسوس که برای جلوگیری از آن راهی وجود ندارد. دیروز گذشت و امروز نیز در حال عبور است و فردا هم همین گونه خواهد بود.
عشق زلفش در سر ما دیگ سودا می پزد
هر که دارد این چنین عشقی ز سودا چاره نیست
هوش مصنوعی: عشق آن شخص باعث میشود که در دل ما طغیانی از شوق به وجود بیاید. هر کسی که چنین عشقی را تجربه کند، نمیتواند از درد و دیوانگی آن رهایی یابد.
چارهٔ بیچارگان است او و ما بیچاره ایم
گر ببخشد ور نبخشد بندگان را چاره نیست
هوش مصنوعی: او تنها راه نجات و کمک برای بیچارگان است و ما خود در این وضعیت بیچارگی به سر میبریم. اگر او ما را ببخشد یا نبخشد، برای بندگان چارهای وجود ندارد.
آب چشم ما به هر سو رو نهاده می رود
هر که آید سوی ما او را ز دریا چاره نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که به سمت ما میآید، نمیتواند از عواطف و ناراحتیهای ما فرار کند، زیرا اشکهای ما در همه جا جاریست و بر هیچکس پنهان نیست.
این شراب مست ما از موصلی خوشتر بود
ذوق خوردن گر کسی را نیست ما را چاره نیست
هوش مصنوعی: این شراب که ما را مست کرده، از شراب موصل هم خوشمزهتر است. اگر کسی ذوق و اشتهای نوشیدن نداشته باشد، ما که چارهای نداریم و همچنان این لذت را میبریم.
سر به پای خم نهاده ساکن میخانه ایم
عیب ما جانا مکن ما را ز مأوا چاره نیست
هوش مصنوعی: ما در میخانه نشسته و سر به پای خم (جام) گذاشتهایم. ای محبوب، ایراد ما را نگیر، زیرا ما چارهای جز این مکان نداریم.
نعمت الله در خراباتست و با رندان حریف
هر که دارد عشق این صحبت از آنجا چاره نیست
هوش مصنوعی: نعمتهای الهی در مکانهای ناپسند و بین افراد شرابخور وجود دارد، و کسانی که عشق را درک کردهاند، نمیتوانند از این گفتگو دور شوند.