بخش ۱ - الفصل الثانی فی انّ افعاله لا تُعلَّل و انّ الجزاء لیس بالعمل علم الیقین
فعل باری پی غرض نبود
زانکه در ذات او عرض نبوَد
لاابالی است ذات بی مثلش
باز چون ذات، بی سبب فعلش
عاصیی را اگر ببخشاید
از کرم بی عمل همی شاید
مؤمنی را اگر عذاب کند
از غضب بی گنه صواب کند
زان سبب گفت با تو «لاتسأل»
که ترا نیست هیچگونه محل
گر بپرسی از آنچه او سازد
او ترا در سؤال بگدازد
در خبر بهر آنکه با خبر است
حجت این ز پیش بیشتر است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فعل باری پی غرض نبود
زانکه در ذات او عرض نبوَد
هوش مصنوعی: عمل خداوند به خاطر هدف خاصی نیست زیرا در ذات او نیازی به ویژگیهای اضافی وجود ندارد.
لاابالی است ذات بی مثلش
باز چون ذات، بی سبب فعلش
هوش مصنوعی: ذات بیهمتا و منحصر به فرد او، بیهیچ دلیلی رفتار میکند، همانطور که ذاتش خاص و بینظیر است.
عاصیی را اگر ببخشاید
از کرم بی عمل همی شاید
هوش مصنوعی: اگر انسانی گنهکار را ببخشند، ممکن است این بخشش ناشی از بزرگواری و خیرخواهی باشد، حتی اگر آن شخص هیچ عمل خوبی نداشته باشد.
مؤمنی را اگر عذاب کند
از غضب بی گنه صواب کند
هوش مصنوعی: اگر مؤمنی را به خاطر خشم و بدون دلیل عذاب کند، عمل او در واقع نادرست و ناپسند است.
زان سبب گفت با تو «لاتسأل»
که ترا نیست هیچگونه محل
هوش مصنوعی: به همین دلیل به تو میگویم که سؤال نکن، زیرا هیچ جایی برای پرسش تو وجود ندارد.
گر بپرسی از آنچه او سازد
او ترا در سؤال بگدازد
هوش مصنوعی: اگر از او بپرسی که چه میسازد، او به نوعی تو را در پرسشهایت دچار تعجب و شگفتی میکند.
در خبر بهر آنکه با خبر است
حجت این ز پیش بیشتر است
هوش مصنوعی: خبر برای کسی که در جریان است، به مراتب معتبرتر و متقنتر از آن چیزی است که از قبل رسیده.