بخش ۱۳ - حکایت
نقل دارم از حجة الاسلام
که: «پدید آمد اندر این ایام
یک گروه خبیث ز اهل فضول
بندانسته علم فرع و اصول
در صفات جلیل ذات خدای
بحثها میکنند در هر جای
پس ز حلاج و بایزید سخن
آورند آن گروه بی سر و بن
از فلاحت چو دیو بگریزند
اندرین گفت و گوی آویزند
کشتن آن یکی به مذهب من
بهتر از زنده کردن ده تن»
داد زد پس امام غزالی
از غم ضعف دین و بدحالی
گفت هان دین خویش دریابید
از پی دفع زود بشتابید
پیش از آن کین حدیث گردد عام
پس نماند بقیۀ اسلام
دفع این قوم نابکار کنید
ورنه دین عزیز خوار کنید
آنچه از نقل آن بزرگ رسید
اندرین عصر گشت جمله پدید
جاهلی فصلکی دو از ترفند
کرده از بر برای حیله و بند
فرعهای مسایل حکمت
خوانده اندر رسایل حکمت
به تکلف بدان حکیم شده
در ره کفر و دین دو نیم شده
در گروه «مذبذبین» جایش
«لا الی هؤلاء» در شانش
خنثی شکل او، نه مرد ونه زن
سخت روئی، مخنثی چو زغن
بچۀ خرد ماکیان صیدش
یعنی از خیل عامیان کیدش
آخر از بهر شهرت و بدعت
نکند اختصار بر حکمت
گه ز توحید نیز دستاویز
سازد از روی خیرگی و ستیز
ترک کرده همه کلام و نصوص
تا بداند به عمر خویش فصوص
ز اهل سنت چو دیو بگریزد
همه با دیو مردم آمیزد
تا دو لقمه به زهر مار خورد
دین عامی و مغز خود ببرد
به تشدد دهان کند همه باز
گاه گاهی برآورد آواز
باز خواند به «انکرالاصوات»
بیتکی چند گفته در طامات
چون بگوید که معنی آن چیست
بر لب و سبلتش بباید ریست
همه تحسین عامۀ نادان
کرده او را برهنه از ایمان
آفت صحبت عوام النّاس
بیشتر دان ز آفت خنّاس
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نقل دارم از حجة الاسلام
که: «پدید آمد اندر این ایام
هوش مصنوعی: نقل شده است که در این روزها چیزی به وجود آمد.
یک گروه خبیث ز اهل فضول
بندانسته علم فرع و اصول
هوش مصنوعی: یک دسته از انسانهای بدو، که به کارهای بیهوده و حاشیهای مشغولند، دانشهای سطحی و ابتدایی را به اشتباه علم اصلی میپندارند.
در صفات جلیل ذات خدای
بحثها میکنند در هر جای
هوش مصنوعی: در مورد ویژگیهای بزرگ و شایسته خداوند، بحث و گفتوگو در هر مکانی انجام میشود.
پس ز حلاج و بایزید سخن
آورند آن گروه بی سر و بن
هوش مصنوعی: پس از حلاج و بایزید صحبت میکنند، آن گروهی که نه اصولی دارند و نه ریشهای.
از فلاحت چو دیو بگریزند
اندرین گفت و گوی آویزند
هوش مصنوعی: اگر از کشاورزی فرار کنند، مانند دیوان، در این بحث و گفتگو مشغول خواهند شد.
کشتن آن یکی به مذهب من
بهتر از زنده کردن ده تن»
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که برخی افراد ممکن است معتقد باشند که برای دفاع از باورها یا اعتقادات خود، حتی آسیب رساندن به دیگران هم قابل توجیه است. به عبارت دیگر، شخصی ترجیح میدهد که یک نفر را به خاطر اصول و باورهایش قربانی کند، تا اینکه بخواهد به ده نفری که با او همنظر نیستند، کمک کند. این دیدگاه نشاندهنده تعصبی قوی نسبت به مذهب یا ایدئولوژی خاصی است.
داد زد پس امام غزالی
از غم ضعف دین و بدحالی
هوش مصنوعی: امام غزالی با صدای بلند از ناراحتی و ناتوانی دین و وضعیت بد آن فریاد زد.
گفت هان دین خویش دریابید
از پی دفع زود بشتابید
هوش مصنوعی: گفت: ای مردم، دین خود را حراست کنید و برای جلوگیری از مشکلات زودتر اقدام کنید.
پیش از آن کین حدیث گردد عام
پس نماند بقیۀ اسلام
هوش مصنوعی: قبل از اینکه این داستان به صورت عمومی پخش شود، دیگر از اسلام چیزی باقی نخواهد ماند.
دفع این قوم نابکار کنید
ورنه دین عزیز خوار کنید
هوش مصنوعی: این گروه بدکار را دور کنید وگرنه دین ارزشمندتان را خوار و بیارزش میسازید.
آنچه از نقل آن بزرگ رسید
اندرین عصر گشت جمله پدید
هوش مصنوعی: هر آنچه که از حکمت و کلام آن بزرگوار به ما رسیده، در این زمان بهوضوح و روشنی نمایان شده است.
جاهلی فصلکی دو از ترفند
کرده از بر برای حیله و بند
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف فردی میپردازد که به شیوههای فریبنده و حقههای حیلهآمیز متوسل شده است. او با دانشی محدود اما ترفندهایی زرت و زرنگی به دنبال دست یابی به اهداف خود است. در واقع، این شخص از زیرکی و فریب برای رسیدن به منافع خود استفاده میکند.
فرعهای مسایل حکمت
خوانده اندر رسایل حکمت
هوش مصنوعی: مسائل فرعی و جزئی حکمت را در نوشتههای حکمت مطالعه کردهایم.
به تکلف بدان حکیم شده
در ره کفر و دین دو نیم شده
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که فردی به خاطر داشتن دانش و حکمت، در مسیر اعتقادات مختلف دینی و کفر دچار سردرگمی شده است و نتوانسته است به یک جمعبندی مشخص برسد. او بین دو راهی دین و کفر قرار گرفته و این موضوع از رفتار و اندیشهاش پیداست.
در گروه «مذبذبین» جایش
«لا الی هؤلاء» در شانش
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصی که در گروه «مذبذبین» قرار دارد، نه به این طرف تمایل دارد و نه به آن طرف، و او در وضعیتی قرار دارد که در نهایت نمیتواند به پیروی از هیچیک از این دو گروه دست بزند. به عبارت دیگر، او در حالت بلاتکلیفی است و نمیتواند تصمیم بگیرد که به کدام سمت گرایش داشته باشد.
خنثی شکل او، نه مرد ونه زن
سخت روئی، مخنثی چو زغن
هوش مصنوعی: شکل او نه مرد است و نه زن. چهرهاش سخت و سرد است، مانند زغن که به نوعی مخنث مینماید.
بچۀ خرد ماکیان صیدش
یعنی از خیل عامیان کیدش
هوش مصنوعی: بچههای کوچک و ناچیز ما مانند پرندگان در دام افتادهای هستند که از میان مردم عادی به دام میافتند.
آخر از بهر شهرت و بدعت
نکند اختصار بر حکمت
هوش مصنوعی: در نهایت، به خاطر جلب شهرت و ابداعهای تازه، بر حکمت نخواهد افزود.
گه ز توحید نیز دستاویز
سازد از روی خیرگی و ستیز
هوش مصنوعی: گاهی اوقات ممکن است به خاطر جذابیت و زیبایی ایمان به یگانگی خدا، افراد به شدت به آن روی آورند، حتی اگر این انگیزهها همراه با نزاع و دگرگونی در درونشان باشد.
ترک کرده همه کلام و نصوص
تا بداند به عمر خویش فصوص
هوش مصنوعی: ترک کرده تمام سخنان و متنها تا بداند در زندگی خود چه چیزهایی را باید درک کند.
ز اهل سنت چو دیو بگریزد
همه با دیو مردم آمیزد
هوش مصنوعی: وقتی که از پیروان اهل سنت دوری کنی، همه با دیو (نیروهای پلید) همراه میشوند و با آنها میسازند.
تا دو لقمه به زهر مار خورد
دین عامی و مغز خود ببرد
هوش مصنوعی: به خاطر دو لقمه غذا که به زهر مار تبدیل شده، دین سادهلوحان از بین میرود و فکر و عقل آنها نابود میشود.
به تشدد دهان کند همه باز
گاه گاهی برآورد آواز
هوش مصنوعی: به شدت فریاد میزند و گاهی صدایی بلند میکند.
باز خواند به «انکرالاصوات»
بیتکی چند گفته در طامات
هوش مصنوعی: او دوباره شعری را از «انکرالاصوات» خواند که چند بیت درمورد مسائل پیچیده و دشوار گفته شده بود.
چون بگوید که معنی آن چیست
بر لب و سبلتش بباید ریست
هوش مصنوعی: وقتی کسی از معنای چیزی بپرسد، باید با دقت و مهارت آن را توضیح بدهد.
همه تحسین عامۀ نادان
کرده او را برهنه از ایمان
هوش مصنوعی: همهی مردم نادان او را ستایش کردهاند، در حالی که او از ایمان خالی و بیپروای است.
آفت صحبت عوام النّاس
بیشتر دان ز آفت خنّاس
هوش مصنوعی: زیان گفتوگو با مردم عادی بیشتر از آسیب ناشی از وسوسههای پنهان است.