گنجور

شمارهٔ ۵۳۵

ای جهان ازتو مزین چو بهشت از حوری
همه عالم ظلماتست وتو در وی نوری
گر ببیند رخ خوب تو بماند خیره
درگل عارض تو نرگس چشم حوری
دل در اوصاف تو گر چند که دوراندیشست
همچو اندیشه ترا کی بود از دل دوری
دل کس جمع نماند چو پریشان گردد
زلف چون سنبل تو بر بدن کافوری
بیم آنست که در عهد تو گم نام شود
مه نام آور و خورشید بدان مشهوری
وقت ما خوش نشود جز بسماع نامت
ورچه در مجلس ما زهره بود طنبوری
لب شیرین تو خواهم که دهان خوش کند
مگسان شکرت را عسل زنبوری
وصل تو عافیتست و من بیمار از هجر
دورم از صحت چون عافیت از رنجوری
سیف فرغانی ناگاه درآید ز درت
سگ چو دریافت گشاده نخوهد دستوری

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای جهان ازتو مزین چو بهشت از حوری
همه عالم ظلماتست وتو در وی نوری
هوش مصنوعی: ای جهان، تو زیبا و دل‌انگیز هستی مانند بهشتی که به حوری‌ها زینت داده شده است. در حالی که تمام عالم در سیاهی و تاریکی است، تو در میان آن نور و روشنی می‌بخشی.
گر ببیند رخ خوب تو بماند خیره
درگل عارض تو نرگس چشم حوری
هوش مصنوعی: اگر کسی زیبایی چهرهٔ تو را ببیند، به قدری محو آن می‌شود که مانند نرگس، خیرهٔ زیبایی صورت تو خواهد ماند.
دل در اوصاف تو گر چند که دوراندیشست
همچو اندیشه ترا کی بود از دل دوری
هوش مصنوعی: دل اگرچه دوراندیش و بی‌خبر از تو باشد، اما آیا می‌تواند از عشق و یاد تو دور بماند؟
دل کس جمع نماند چو پریشان گردد
زلف چون سنبل تو بر بدن کافوری
هوش مصنوعی: وقتی زلف‌های آشفته و پریشان تو مانند گل سنبل بر بدن کافور بیفتد، دل هیچ کس دیگر تاب و توان نخواهد داشت و از هم خواهند پاشید.
بیم آنست که در عهد تو گم نام شود
مه نام آور و خورشید بدان مشهوری
هوش مصنوعی: نگرانی این است که در زمان تو، نام آن کسی که معروف به نام‌آوری و درخشان است، فراموش شود و دیگر شناخته نشود.
وقت ما خوش نشود جز بسماع نامت
ورچه در مجلس ما زهره بود طنبوری
هوش مصنوعی: تا زمانی که نامت را نشنوم، لحظه‌های من خوش نمی‌گذرد؛ حتی اگر در مجلس ما زهره، بهترین ساز را بنوازد.
لب شیرین تو خواهم که دهان خوش کند
مگسان شکرت را عسل زنبوری
هوش مصنوعی: من تماشای لب‌های شیرین تو را می‌خواهم که باعث خوشحالی و شوق دیگران شود، مانند اینکه مگس‌ها به عسل زنبور جذب می‌شوند.
وصل تو عافیتست و من بیمار از هجر
دورم از صحت چون عافیت از رنجوری
هوش مصنوعی: نازنین، در کنار تو سلامت و خوشبختی است، اما من به خاطر دوری از تو بیمار و رنجورم؛ حال من مانند کسی است که به دنبال آرامش از درد و رنج خود است.
سیف فرغانی ناگاه درآید ز درت
سگ چو دریافت گشاده نخوهد دستوری
هوش مصنوعی: ناگهان سیف فرغانی به خانه‌ات می‌آید و وقتی سگ تو او را می‌بیند، درنگی نخواهد کرد و بدون دستور به او حمله می‌کند.