گنجور

شمارهٔ ۵

مبداء عشق ز جاییست که نیز آنجا را
کسی ندیدست و نداند ازل آن مبدا را
سخن عشق بسی گفته شد و می گویند
کس ازین راه ندانست امد اقصا را
راست چون صورت عنقاست که نقاشانش
می نگارند و ندیدست کسی عنقا را
پایه عشق بلندست و ز سربازان هیچ
کس نیاورد بزیر قدم آن بالا را
گر تو از خود بدر آیی هم از اینجا که تویی
سیر ناکرده ببینی افق اعلا را
قلم عشق کند درج بنسخ کونین
در خط علم تو مجموعه ما او حی را
در کتب می نگری،راه رو و کاری کن
کآینه حسن نبخشد رخ نازیبا را
گر زاغیار دلت سرد شود، جان بخشی
نفس گرم تو تعلیم کند عیسی را
هر چه در قبضه الاست ز اعیان وجود
لقمه یی ساز از آن بهر دهان لا را
ترک دنیا کن اگر قربت جانان خواهی
که به عیسی نرساند سم خر ترسا را
کشته عشق شو ای زنده که هرگز چون جان
مرگ ممکن نبود کشته آن هیجا را
دست ازین جیب برون آر که آل فرعون
نتوانند سیه کرد ید بیضا را
تا تو در گوش دل خویش کنی کردستند
پر ز لؤلوی معانی صدف اسما را
ای جدل پیشه شفای خود ازین قانون ساز
کین اشارات نباشد پسر سینا را
سیف فرغانی رو وصف ره عشق مکن
چون بپیمانه کسی کیل کند دریا را؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مبداء عشق ز جاییست که نیز آنجا را
کسی ندیدست و نداند ازل آن مبدا را
هوش مصنوعی: منبع عشق از جایی آغاز می‌شود که هیچ‌کس آن را ندیده و هیچ‌کس از آغازش خبر ندارد.
سخن عشق بسی گفته شد و می گویند
کس ازین راه ندانست امد اقصا را
هوش مصنوعی: در مورد عشق، صحبت‌های زیادی شده و گفته می‌شود که هیچ‌کس به درستی از این مسیر به دورترها نرفته و آن را درک نکرده است.
راست چون صورت عنقاست که نقاشانش
می نگارند و ندیدست کسی عنقا را
هوش مصنوعی: واقعیت مانند شکل مرغ حقیقی است که تنها نقاشان آن را تصویر می‌کنند و هیچ‌کس تا به حال آن مرغ حقیقی را ندیده است.
پایه عشق بلندست و ز سربازان هیچ
کس نیاورد بزیر قدم آن بالا را
هوش مصنوعی: عشق دارای پایه‌ای بلند و والا است و هیچ‌کس از سربازان نمی‌تواند به آن دست یابد یا آن را پایین بیاورد.
گر تو از خود بدر آیی هم از اینجا که تویی
سیر ناکرده ببینی افق اعلا را
هوش مصنوعی: اگر تو بتوانی از خود خارج شوی، می‌توانی افق‌های بالا و عمیق‌تری را ببینی، حتی در همین جایی که هستی.
قلم عشق کند درج بنسخ کونین
در خط علم تو مجموعه ما او حی را
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این مطلب می‌پردازد که عشق، مانند قلمی است که در نوشته‌های جهان و علم، نقش و اثر خود را حک می‌کند. در واقع، عشق به عنوان نیرویی بالاتر و عمیق‌تر، می‌تواند به طور مثبتی بر تمام موجودات و دانایی‌ها تأثیر بگذارد و ارتباطی عمیق با حقیقت وجودی را برقرار کند.
در کتب می نگری،راه رو و کاری کن
کآینه حسن نبخشد رخ نازیبا را
هوش مصنوعی: در کتاب‌ها تأمل کن و به راهی برو که آینه زیبایی صورت‌های نازیبا را نشان ندهد.
گر زاغیار دلت سرد شود، جان بخشی
نفس گرم تو تعلیم کند عیسی را
هوش مصنوعی: اگر دل تو از زاغیار سرد شود، نفس گرم تو می‌تواند به عیسی جان ببخشید و او را آموزش دهد.
هر چه در قبضه الاست ز اعیان وجود
لقمه یی ساز از آن بهر دهان لا را
هوش مصنوعی: هر چیزی از واقعیت وجود را که در دست داری، به گونه‌ای آماده کن تا در خوراک جان تو قرار گیرد.
ترک دنیا کن اگر قربت جانان خواهی
که به عیسی نرساند سم خر ترسا را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به محبوب حقیقی خود نزدیک شوی، از دنیا و مادیات فاصله بگیر. چرا که حتی یک سم از الاغی که به عیسی مربوط است، نمی‌تواند تو را به آن محبوب برساند.
کشته عشق شو ای زنده که هرگز چون جان
مرگ ممکن نبود کشته آن هیجا را
هوش مصنوعی: به عشق جان بسپار، ای زنده، زیرا که مرگ در حقیقت هرگز مانند جان نمی‌تواند وجود داشته باشد. در آنجا که عشق بیفتد، به این شکل کشته می‌شود.
دست ازین جیب برون آر که آل فرعون
نتوانند سیه کرد ید بیضا را
هوش مصنوعی: دستت را از این جیب بیرون بیاور، زیرا فرزندان فرعون نمی‌توانند نورانیت و توانایی‌های خاص تو را بپوشانند یا خاموش کنند.
تا تو در گوش دل خویش کنی کردستند
پر ز لؤلوی معانی صدف اسما را
هوش مصنوعی: تا وقتی که تو در عمق دل خود به پرورش و پرورش معانی غنی و ارزشمند می‌پردازی، همانند صدفی که لؤلؤهایی زیبا را درون خود جای می‌دهد.
ای جدل پیشه شفای خود ازین قانون ساز
کین اشارات نباشد پسر سینا را
هوش مصنوعی: این صحبت به این نکته اشاره دارد که برای حل مشکلات و بهبودی، نباید تنها به قوانین و جدل‌ها متکی بود. بلکه باید به نشانه‌ها و تجربیات دیگران توجه کرد، به ویژه به دانش و اندیشه‌های بزرگانی همچون ابن سینا. در واقع، باید از روش‌های تجربی و غیرتجربی برای رسیدن به پاسخ‌ها و راه‌حل‌ها استفاده کرد.
سیف فرغانی رو وصف ره عشق مکن
چون بپیمانه کسی کیل کند دریا را؟
هوش مصنوعی: عشق را نمی‌توان با توصیف کردن آشکار کرد، زیرا مانند این می‌ماند که بخواهی دریا را با پیمانه اندازه‌گیری کنی.

حاشیه ها

1393/03/30 06:05
سیدمهدی

سلام
در بیت 6 بین کلمه اوحی یک فاصله افتاده که بایست اصلاح شود.

1396/02/18 02:05
،،،

در مصرع دوم بیت اول "کس ندیدست" درسته و 'ی' اضافه ست