گنجور

شمارهٔ ۱۳۰

ای مه و خور بروی تو محتاج
بر سر چرخ خاک پای تو تاج
چه کنم وصف تو که مستغنیست
مه ز گلگونه گل ز اسپیداج
هرکه جویای تو بود همه روز
همه شبهای او بود معراج
پادشاهان که زر همی بخشند
بگدایان کوی تو محتاج
ندهد عاشق تو دل بکسی
بکسی چون دهد خلیفه خراج
عیب نبود تصلف از عاشق
کفر نبود اناالحق از حلاج
عشق را باک نیست از خون ریز
ترک را رحم نیست در تاراج
چاره با عشق نیست جز تسلیم
خوف جانست با ملوک لجاج
دل نیاید بتنگ از غم عشق
کعبه ویران نگردد از حجاج
دل بتو داد سیف فرغانی
از نمد پاره دوخت بر دیباج
سخن اهل ذوق می گوید
بانگ بلبل همی کند دراج

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مه و خور بروی تو محتاج
بر سر چرخ خاک پای تو تاج
هوش مصنوعی: ای ماه و خورشید، زیبایی تو بر منچنان تأثیر دارد که حتی ستاره‌ها و آسمان نیز به زیبایی و اهمیت تو نیاز دارند. خاکی که زیر پای توست، از ناز و نعمت تو پر شده و به تو افتخار می‌کند.
چه کنم وصف تو که مستغنیست
مه ز گلگونه گل ز اسپیداج
هوش مصنوعی: چه کنم که توصیف زیبایی‌ات آن‌قدر دشوار است که حتی ماه از زیبایی تو بی‌نیاز است و گل هم از رنگ و زیبایی تو بهره‌ای نمی‌تواند برد.
هرکه جویای تو بود همه روز
همه شبهای او بود معراج
هوش مصنوعی: کسی که دنبال تو باشد، تمام روزها و شب‌هایش به مانند سفر به آسمان و نهایت خوشی است.
پادشاهان که زر همی بخشند
بگدایان کوی تو محتاج
هوش مصنوعی: پادشاهان که به فقیران طلا و پول می‌دهند، خود به میان‌سراهای تو نیازمند هستند.
ندهد عاشق تو دل بکسی
بکسی چون دهد خلیفه خراج
هوش مصنوعی: عاشق تو دلش را به کسی نمی‌دهد، همانطور که خلافت مالیات را به کسی نمی‌سپارد.
عیب نبود تصلف از عاشق
کفر نبود اناالحق از حلاج
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که عشق و عشق ورزی هرگز ناتوانی یا عیب نمی‌آورد، و به نوعی اشاره دارد که مانند حلاج که به خاطر ابراز حقیقتش با مشکل مواجه شد، عاشق نیز ممکن است در راه عشق با چالش‌هایی روبه‌رو شود، اما این مسائل نشان‌دهنده کفر یا نقص در عشق نیست. عشق واقعی و بیان آن، حتی اگر به اصول و مذهب برگردد، همیشه قابل احترام و ارزشمند است.
عشق را باک نیست از خون ریز
ترک را رحم نیست در تاراج
هوش مصنوعی: عشق به هیچ چیز اهمیت نمی‌دهد، حتی اگر بهای آن خونریزی باشد. ترک‌ها هم در میان تصرفات خود رحم و مروت ندارند.
چاره با عشق نیست جز تسلیم
خوف جانست با ملوک لجاج
هوش مصنوعی: با عشق نمی‌توان چاره‌ای اندیشید، تنها باید تسلیم آن شد؛ چرا که ترس از جان در برابر پادشاهان لجوج وجود دارد.
دل نیاید بتنگ از غم عشق
کعبه ویران نگردد از حجاج
هوش مصنوعی: دل از غم عشق به تنگی نمی‌آید؛ کعبه به خاطر حجاج تخریب نمی‌شود.
دل بتو داد سیف فرغانی
از نمد پاره دوخت بر دیباج
هوش مصنوعی: دل به تو سپرده و سیف فرغانی از تکه‌ای نمد پارچه‌ای زیبا برای تو دوخته است.
سخن اهل ذوق می گوید
بانگ بلبل همی کند دراج
هوش مصنوعی: سخن عاشقان و اهل ذوق مانند صدای بلبل است که به زیبایی و دل‌نشینی می‌خواند.

حاشیه ها

1387/04/17 02:07
رسته

بیت اول را ببینید که بسیار جالب و تامل بر انگیز است
" ای مه و خور به روی تو محتاج
بر سر چرخ خاک پای تو تاج"
" چرخ خاک " چه گونه چرخی است؟
سیف فرغانی هم دوران سعدی بوده است و شیفته ی او.
شادروان ذبیح الله صفا نسخه یی از دیوان او را در سفری در ترکیه یافت و آن را چاپ کرد وگر نه امروزه ما از او بی خبر می بودیم.

1388/06/17 09:09
یعقوب خاوری

دوست عزیز که در حاشیه نوشته ای چرخ خاک چگونه چرخی است. در خواندن شعر دقت کن. چرخ به معنای فلک و خاک پای معشوق است که تاج سر چرخ فلک می شود.

1388/07/25 14:09
رسته

از آقای یعقوب خاوری که درست خواندن بیت اول را یادآوری کرده اند تشکر می کنم