گنجور

شمارهٔ ۱۱۵

زنده دل نبود کسی کو ذوق درویشان نداشت
جان ندارد زنده یی کو حالت ایشان نداشت
مرد همچون گل اگر از رنگ باشد مایه دار
رنگ سودش کی کند چون بوی درویشان نداشت
ای بسا درویش زنده دل که در دنیای دون
خفت بر خاک وز خاکش گرد بر دامان نداشت
اهل دنیا چون شترمرغند (و) درویش اندرو
بلبل قدسیست، الفت با شترمرغان نداشت
هرکه از شور آب فقرش کام جان شیرین نشد
غیر زهر اندر نواله غیر خون برخوان نداشت
بس سیه کاسه است دنیا گرد خوان او مگرد
کو نمک در شوربا و چاشنی در نان نداشت
پادشاهی فقر و هر کو آن ندانست این نگفت
کامرانی عشق و آن کو این نورزید آن نداشت
پادشاهانت چه قصد ملک درویشی کنند
با همه شمشیرزن کین مملکت سلطان نداشت
هرکرا از درد عشق دوست دل بیمار نیست
همچو عیسی مرده را گر روح بخشد جان نداشت
باش تا فردا ببینی خواجه در مضمار حشر
همچو خر در گل، که اسبی بهر این میدان نداشت
بی کمال قوت عشق ای بسی لاحول گوی
کو چو شیطان ماند و انسان بودنش امکان نداشت
ای بسا زنده که خود را کس شمرد و چون بمرد
در کفن سگ شد که اندر پیرهن انسان نداشت
سیف فرغانی برای طعمه طفلان راه
مادر طبع کسی این شیر در پستان نداشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زنده دل نبود کسی کو ذوق درویشان نداشت
جان ندارد زنده یی کو حالت ایشان نداشت
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند زنده و جوانمرد باشد اگر از شادی و شور درویشان بی‌بهره باشد. کسی که حال و هوای آنها را در دل نداشته باشد، در واقع زندگی واقعی ندارد.
مرد همچون گل اگر از رنگ باشد مایه دار
رنگ سودش کی کند چون بوی درویشان نداشت
هوش مصنوعی: انسان اگر مانند گل زیبا و رنگارنگ باشد، اما از دل و باطن خالی باشد، فایده‌اش چه خواهد بود، چون بویی مانند بوی درویشان ندارد.
ای بسا درویش زنده دل که در دنیای دون
خفت بر خاک وز خاکش گرد بر دامان نداشت
هوش مصنوعی: بسیاری از درویشان با روح زنده و پرانرژی وجود دارند که در دنیای پست و بی‌ارزش، زندگی می‌کنند و در شرایط سخت و تنگنا به سر می‌برند، اما هیچ گاه از خاکی که بر آن می‌خوابند، غبار بر تنشان نمی‌نشاند.
اهل دنیا چون شترمرغند (و) درویش اندرو
بلبل قدسیست، الفت با شترمرغان نداشت
هوش مصنوعی: مردم دنیا مانند شترمرغ‌ها هستند و درویش مانند بلبل قدسی است که هیچ نسبتی با شترمرغ‌ها ندارد.
هرکه از شور آب فقرش کام جان شیرین نشد
غیر زهر اندر نواله غیر خون برخوان نداشت
هوش مصنوعی: هر کسی که به دلیل فقر نتوانسته برای خود زندگی شیرینی بسازد، در واقع جز زهر در لقمه‌اش چیزی نمی‌یابد و جز خون در دلش چیزی نمی‌بیند.
بس سیه کاسه است دنیا گرد خوان او مگرد
کو نمک در شوربا و چاشنی در نان نداشت
هوش مصنوعی: دنیا مانند یک سفره است که سیاه‌شکل و پر از ناپسند است. بر این سفره نباید بروی، زیرا در آن خبری از نمک در غذا و چاشنی در نان نیست.
پادشاهی فقر و هر کو آن ندانست این نگفت
کامرانی عشق و آن کو این نورزید آن نداشت
هوش مصنوعی: هر کسی که نمی‌داند فقر چه حالتی دارد، نمی‌تواند بگوید که در عشق خوشبختی وجود دارد و هر کسی که در عشق تلاش نکند، خوشبختی را نخواهد داشت.
پادشاهانت چه قصد ملک درویشی کنند
با همه شمشیرزن کین مملکت سلطان نداشت
هوش مصنوعی: پادشاهان چه هدفی دارند در حکومت بر مردان درویش، در حالی که با تمام شمشیرزنان، آنهایی که به جنگ و خونریزی می‌پردازند، نمی‌توانند بر این سرزمین سلطنت کنند.
هرکرا از درد عشق دوست دل بیمار نیست
همچو عیسی مرده را گر روح بخشد جان نداشت
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر عشق معشوقش دلی بیمار دارد، مانند عیسی (ع) که روح را به مرده می‌بخشد، نمی‌تواند دوباره جان بگیرد. یعنی عشق تنها یک درد است و نمی‌تواند زندگی واقعی را به کسی بدهد.
باش تا فردا ببینی خواجه در مضمار حشر
همچو خر در گل، که اسبی بهر این میدان نداشت
هوش مصنوعی: صبر کن تا فردا ببینی آقایی که در روز قیامت در حال بی‌حرکتی و سردرگمی مانند الاغی در گل فرو رفته است، زیرا او هیچ گونه قدرت یا توانایی برای رقابت در این میدان ندارد.
بی کمال قوت عشق ای بسی لاحول گوی
کو چو شیطان ماند و انسان بودنش امکان نداشت
هوش مصنوعی: توان عشق بدون کمال ممکن نیست، زیرا گوینده‌اش فقط بی‌خود و بی‌حال است، مانند شیطانی که نمی‌تواند انسان باشد.
ای بسا زنده که خود را کس شمرد و چون بمرد
در کفن سگ شد که اندر پیرهن انسان نداشت
هوش مصنوعی: بسیاری هستند که در زمان زندگی خود را مهم و ارزشمند نمی‌دانند، اما پس از مرگ شان، وضعیتشان به گونه‌ای می‌شود که حتی به اندازه یک سگ هم ارزش ندارند، زیرا در زندگی‌شان به انسانیت و ارزش‌های واقعی نمی‌پرداختند.
سیف فرغانی برای طعمه طفلان راه
مادر طبع کسی این شیر در پستان نداشت
هوش مصنوعی: شاعر به این نکته اشاره می‌کند که هر مادر یا پرورش‌دهنده‌ای نمی‌تواند به خوبی احساسات و نیازهای فرزندانش را درک کند. او با بیان این که شیر در پستان هر مادری نیست، به نوعی از طبع و ویژگی‌های خاص اشاره دارد که در برخی افراد وجود دارد و باعث می‌شود که آن‌ها نتوانند به خوبی از عهده‌ی پرورش و مراقبت برآیند. در واقع، همه افراد قابلیت پرورش و حمایت از دیگران را ندارند.

حاشیه ها

1395/07/07 13:10
مهدی مح

فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن