شمارهٔ ۱
دیدن روی تو را محرم نباشد چشم ما
دیده از جان ساخت باید دیدن روی ترا
از رخ و روی تو رنگی تابناک آمد بچشم
وز سر زلف تو بویی سر بمهر آمد بما
گر بیاد روی گلرنگ تو درخاکم نهند
تا بحشر از تربت من لاله گون روید گیا
نان لطف ای شاه در زنبیل فقرم ار نهی
همچو من درویش شد چون تو توانگر را گدا
گوهر عشقت که جان بی دلانش معدنست
قلب ما را آنچنان آمد که مس را کیمیا
از هوای تو هرآنکس را که در دل ذره ییست
روز و شب گو همچو ذره چرخ می زن درهوا
از صف مردان راه عشق تو هر دم کند
دفع تیر حادثه همچون سپر تیغ قضا
عشقت از شیطان کند انسان واز انسان ملک
آدمی از پشم قالی سازد از نی بوریا
بر سر کویت چو عاشق پای دار دامن کشد
دست او اورا چنان باشد که موسی را عصا
جای عاشق در دو عالم هیچ کس نارد بدست
کندران عالم که پای اوست آنجا نیست جا
همچو عاشق را توجه در دو عالم سوی تست
رو بدرگاه سلیمان کرد هدهد از سبا
سیف فرغانی برین در عذر گو حاجت بخواه
نزد او هم عذر مقبولست وهم حاجت روا
با بت اندر کعبه نتوان رفت وبا سگ در حرم
بر در جانان اگر از خویشتن رفتی بیا
سیف فرغانی چو غایب گردد از درگاه تو
ذره را با مهر کی باشد دگر بار التقا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1394/09/16 06:12
ساجده
وزن شعر
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن میباشد
بحر مضارع مثمن اخرب مخبون محذوف
1394/10/07 22:01
سیمین غلام زاده
بیت پنجم ایهام لطیفی دارد:
قلب: 1_ پول ناسره 2_ قلب عضوی از اعضای بدن
قلب به معنای پول ناسره با مس و کیمیا و معدن و گوهر ایهام تناسب دارد
1395/02/18 21:05
امیر
به نام خدا
سلام
در بیت نه (( دار)) ، (( در )) باید باشد.
1396/06/13 12:09
پدرام
فک کنم وزنش باید اینطوری باشه
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
1397/02/22 20:04
مبینا
سلام میدونم ربطی به این شعر نداره ولی عکسی که زدین واسه شاعرش عکس سعدیه