بخش ۳۴ - صفت اصحاب الطریقه
رهروانی که وصل اوجویند
معتکف جمله بر در اویند
از وجود جهان خبرشان نیست
جز غم او غم دگرشان نیست
در جهانند و از جهان فارغ
همه با او، زجسم و جان فارع
سرقدم ساخته چو پرگارند
لاجرم صبح و شام در کارند
بخش ۳۳ - ما رَأَیْتُ شَیْئاً إِلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ: در جهانی که عالم ثانی استبخش ۳۵ - فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر: ساکنانی که جمله چون روحند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1395/12/12 14:03
و .ا
در جهانند و از جهان فارغ
همه با او، زجسم و جان فارغ