گنجور

بخش ۲۱ - فی تخلص الممدوح و تلخیص الروح‌

بود روزی مبارک و فرخ
کاین سعادت نمود ما را رخ
در این گنجنامه بگشادم
وین سخن را اساس بنهادم
نقش این کارنامه می‌بستم
تیر بوسید خامه و دستم
گفتم این نظم را طرازش چیست‌؟
زیور این عروس‌، مدحت کیست‌؟
بر که افشانم این نثار بگوی‌؟
کیست لایق در این دیار بگوی‌؟
گفت این بحر پر معانی را
چشمهٔ آب زندگانی را ،
عیسی آثار سروری باید
خضر سیرت سکندری باید،
که طراز سخن ثناش بود
ورد جان و خرد دعاش بود
نه غلط گفتم این خطا باشد
که طراز سخن ثنا باشد
زین نمط هر سخن‌که آن من است
به حقیقت طراز هر سخن است
گرچه بی برگ و بی نوایم من
بلبل نغز خوش سرایم من
زان در افواه خلق مذکور است
سخن من‌، که از طمع دور است
خرد از گوشه‌ای در آمد چست
گفت این نقد راکه سکهٔ‌توست‌،
سخن سرسری نمی‌بینم
زان کسش مشتری نمی‌بینم
گرچه هست این سخن تمام عیار
بس کساد است اندر این بازار
سکه این نقد راز معرفت است
معرفت را نشان این صفت است
که در این کار نامه کردی درج
نکنش تا توانی اینجا خرج
زآنکه صاحبدلی نمی‌بینم
حال را مقبلی نمی‌بینم
که درو ذکر او توانی کرد
یا زجودش بری توانی خورد
کو قدم تا بدین طریق رود
یا کجا گوش کاین سخن شنود
همه محبوس شهوت و حسدند
طالب قوت و قوت جسدند
میل اینها به ترهات بود
فعلشان نیز بر صفات بود
نز طریقت کسی اثر دارد
نز حقیقت دلی خبر دارد
چون ترا این سخن فتوح آمد
عاشقان را غذای روح آمد
نزد آن کاو محبتی دارد
این سخن قدر و عزتی دارد،
که زشرحش زبان بود قاصر
نرسد در نهایتش خاطر
عارفان کاین سخن فروخوانند
هر چه جز حق بود برافشانند
قیمت این سخن کسی داند
که همه نقش معرفت خواند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: طریق التحقیق دکتر مؤذنی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بود روزی مبارک و فرخ
کاین سعادت نمود ما را رخ
هوش مصنوعی: روزی نیکو و خوش‌یمنی بود که این خوشبختی، چهره‌مان را روشن کرد.
در این گنجنامه بگشادم
وین سخن را اساس بنهادم
هوش مصنوعی: من این گنجینه را باز کردم و مبنای این سخن را برقرار کردم.
نقش این کارنامه می‌بستم
تیر بوسید خامه و دستم
هوش مصنوعی: نقش این کارنامه را به تصویر می‌کشیدم، تا اینکه قلم و دستم آن را در آغوش کشیدند.
گفتم این نظم را طرازش چیست‌؟
زیور این عروس‌، مدحت کیست‌؟
هوش مصنوعی: گفتم این شعر چه زیبایی دارد؟ چه کسی این عروس (شعر) را با ستایش خود زینت بخشیده است؟
بر که افشانم این نثار بگوی‌؟
کیست لایق در این دیار بگوی‌؟
هوش مصنوعی: بر کدام کس باید این هدیه را بپاشم؟ کیست که در این سرزمین شایسته‌ی آن باشد؟
گفت این بحر پر معانی را
چشمهٔ آب زندگانی را ،
هوش مصنوعی: این دریا پر از معانی عمیق است، همچون چشمه‌ای که زندگی و حیات را به ما می‌بخشد.
عیسی آثار سروری باید
خضر سیرت سکندری باید،
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای رسیدن به مقام والای رهبری و سروری، باید از صفات نیک و ویژگی‌های مثبت برخوردار بود. همچنین، به ویژگی‌های ویژه‌ای از شخصیتی دیگر اشاره می‌کند که می‌تواند در این مسیر کمک‌کننده باشد. به عبارت دیگر، برای اینکه فردی به مقام بالا و رهبری برسد، باید از ویژگی‌های خاص و اخلاقی برخوردار باشد.
که طراز سخن ثناش بود
ورد جان و خرد دعاش بود
هوش مصنوعی: سخن و ستایش او در حد و اندازه‌ای است که به جان و خرد انسان زندگی و معنا می‌بخشد و دعا و خواسته او می‌تواند روح را آرام کند.
نه غلط گفتم این خطا باشد
که طراز سخن ثنا باشد
هوش مصنوعی: من اشتباه نگفتم، اگر هم اشتباهی باشد، این نقص در کلام نیست بلکه نشانه‌ای از هنرمندی و بلاغت در صحبت است.
زین نمط هر سخن‌که آن من است
به حقیقت طراز هر سخن است
هوش مصنوعی: از این روش هر سخنی که به من مربوط می‌شود، حقیقتاً نمایانگر هر سخن دیگری نیز هست.
گرچه بی برگ و بی نوایم من
بلبل نغز خوش سرایم من
هوش مصنوعی: اگرچه که من بی‌برگ و بی‌صدا هستم، اما همچنان بلبل زیبایی هستم که خوش‌نوا می‌خوانم.
زان در افواه خلق مذکور است
سخن من‌، که از طمع دور است
هوش مصنوعی: سخن من در میان مردم مشهور است، زیرا از طمع و آرزوهای نفسانی دور است.
خرد از گوشه‌ای در آمد چست
گفت این نقد راکه سکهٔ‌توست‌،
هوش مصنوعی: خرد به شکل活 می‌روید و با فهم و درک بالایی نشان می‌دهد که این دارایی و سرمایه‌ای که داری، متعلق به خود توست.
سخن سرسری نمی‌بینم
زان کسش مشتری نمی‌بینم
هوش مصنوعی: من به سادگی و سرسری به حرف‌های کسی نگاه نمی‌کنم، زیرا مشتری آن شخص را نمی‌شناسم و نمی‌بینم.
گرچه هست این سخن تمام عیار
بس کساد است اندر این بازار
هوش مصنوعی: اگرچه این حرف کاملاً درست و بی‌نقص است، اما در عمل در این شرایط، کسی به آن توجهی نمی‌کند و بازار از رونق افتاده است.
سکه این نقد راز معرفت است
معرفت را نشان این صفت است
هوش مصنوعی: این بیت به ارتباط بین شناخت و نمایانگرهای آن اشاره دارد. در واقع، سکه‌ای که به عنوان نماد معرفی می‌شود، نشان‌دهنده‌ی شناخت و درک عمیق از حقیقت است. به عبارتی دیگر، معرفت و آگاهی به نوعی بیانگر ویژگی‌ها و صفات خاصی هستند.
که در این کار نامه کردی درج
نکنش تا توانی اینجا خرج
هوش مصنوعی: در این کار، نگذار نام او ثبت شود؛ تا جایی که می‌توانی، این موضوع را مخفی نگه‌دار.
زآنکه صاحبدلی نمی‌بینم
حال را مقبلی نمی‌بینم
هوش مصنوعی: از آنجا که هیچ‌کس را که دارای دل روشن و صاحب معرفت باشد نمی‌بینم، بنابراین حال خوب و دلپذیری هم نمی‌توانم ببینم.
که درو ذکر او توانی کرد
یا زجودش بری توانی خورد
هوش مصنوعی: اگر در آنجا یاد خدا را بر زبان جارى کنی، یا از رحمت او بهره‌مند شوی، می‌توانی به آرامش و خوشی دست یابی.
کو قدم تا بدین طریق رود
یا کجا گوش کاین سخن شنود
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به این راه برود، باید ببیند چه کسی به این صحبت‌ها گوش می‌دهد و در کجا می‌تواند صدای آن‌ها را بشنود.
همه محبوس شهوت و حسدند
طالب قوت و قوت جسدند
هوش مصنوعی: تمام انسان‌ها درگیر خواسته‌ها و حسادت‌های خود هستند و فقط به دنبال تأمین نیازهای جسمانی خود هستند.
میل اینها به ترهات بود
فعلشان نیز بر صفات بود
هوش مصنوعی: تمایل این افراد به حواشی و مسائلی بی‌اهمیت است و رفتارهایشان نیز براساس ویژگی‌های ظاهری و سطحی شکل می‌گیرد.
نز طریقت کسی اثر دارد
نز حقیقت دلی خبر دارد
هوش مصنوعی: کسی که در راه عرفان و سیر و سلوک قدم بردارد، از تجربیات و نشانه‌های آن بسیار می‌آموزد و در عمق حقیقت‌ها دست می‌یابد.
چون ترا این سخن فتوح آمد
عاشقان را غذای روح آمد
هوش مصنوعی: وقتی که این سخن برای تو روشن و پیروزی‌بخش شد، برای عاشقان مانند غذایی برای روح است.
نزد آن کاو محبتی دارد
این سخن قدر و عزتی دارد،
هوش مصنوعی: کسی که محبت و دوستی دارد، این سخن برای او ارزش و مقام خاصی دارد.
که زشرحش زبان بود قاصر
نرسد در نهایتش خاطر
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که زبان و کلام قادر به بیان تمام زیبایی‌ها و عمق معانی نیستند و انسان به هر اندازه که تلاش کند، نمی‌تواند به تمامی جوانب و جزئیات موضوع دست یابد. در نهایت، فکر و احساسات در مقابل این موضوع ناتوان می‌مانند.
عارفان کاین سخن فروخوانند
هر چه جز حق بود برافشانند
هوش مصنوعی: عارفان وقتی این سخن را بیان می‌کنند، هر چیزی که غیر از حقیقت باشد را کنار می‌گذارند و رها می‌کنند.
قیمت این سخن کسی داند
که همه نقش معرفت خواند
هوش مصنوعی: فقط کسی می‌فهمد که این کلام چه بهایی دارد که به تمامی معناهای شناخت پی برده باشد.