گنجور

بخش ۳۴ - در حق کسی گوید از بزرگان غزنین

بگذر از عالمان و درویشان
تو و عام و خصومت ایشان
چون تو از خوان شرع بی‌قوتی
تو و سالوس و کبر و سنبوتی
هر سخن کان ترا کند فربه
هذیان پرسمت نه از وی به
خویشتن کشته‌ای ز بی‌‌باکی
که بی‌اصلاح خوردی انطاکی
هرکه دارو ستاند از معتوه
زود گیرد همه جهان در کوه
هرکه بر رفت خیره بر سر چوب
گفت تذکیر هاون و جاروب
نشود واعظ و نه حافظ دین
نبود وارث رسول امین
هرچه او گفت خنده آرد و بس
هرچه او کرد زو نگیرد کس
مرد ماتم زده ز گفتارش
سال و مه بی‌غمی بود کارش
ناگذشتست وی به کوی سخن
نه بگفته نه دیده روی سخن
نکند نیز رنجه بیش ترا
شرم ناید ز شیب خویش ترا
من ندیدم امام بر منبر
چون تل کوه بر سر زنبر
هیچ دانی به چشم من چون بود
کیر و خایه که در خور کون بود
پشت چون خرس بر سر شخ بود
روی چون بوریای مطبخ بود
ای که در ابلهی و خیره‌سری
خرتر از گاو و هرزه‌تر ز خری

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگذر از عالمان و درویشان
تو و عام و خصومت ایشان
هوش مصنوعی: از افراد عالم و درویش و همچنین از مردم عادی و دشمنی‌های آن‌ها بگذر و خود را به آن‌ها گرفتار نکن.
چون تو از خوان شرع بی‌قوتی
تو و سالوس و کبر و سنبوتی
هوش مصنوعی: وقتی که تو از دستورات مذهبی فاصله بگیری، به ضعف، ریاکاری، و تکبر دچار می‌شوی.
هر سخن کان ترا کند فربه
هذیان پرسمت نه از وی به
هوش مصنوعی: هر سخنی که موجب تقویت و رشد تو شود، از آن حرمت بگذار و از بی‌خود صحبت کردن و حرافی دوری کن.
خویشتن کشته‌ای ز بی‌‌باکی
که بی‌اصلاح خوردی انطاکی
هوش مصنوعی: تو با شجاعت خود را به هلاکت رساندی، زیرا با نادانی و بی‌توجهی، دچار دردسر شدی.
هرکه دارو ستاند از معتوه
زود گیرد همه جهان در کوه
هوش مصنوعی: هر کسی که از فرد دیوانه درمانی بگیرد، به سرعت تمام جهان را در یک کوه به دست خواهد آورد.
هرکه بر رفت خیره بر سر چوب
گفت تذکیر هاون و جاروب
هوش مصنوعی: هر کسی که به دور و بر خود توجه کرده، می‌بیند که تذکرهایی که به او داده می‌شود مشابه کارهایی است که در حال انجام است. به نوعی، او به مشکلات و نکات مثبت و منفی خود آگاه می‌شود و این موضوع از چیزهای ساده و روزمره نشأت می‌گیرد.
نشود واعظ و نه حافظ دین
نبود وارث رسول امین
هوش مصنوعی: اگر واعظ و حافظ دین نباشند، دیگر وارث پیامبر مؤمن نخواهد بود.
هرچه او گفت خنده آرد و بس
هرچه او کرد زو نگیرد کس
هوش مصنوعی: هر چیزی که او بگوید، فقط باعث خنده می‌شود و هیچ‌کس از کارهای او چیزی نمی‌گیرد یا بهره‌ای نمی‌برد.
مرد ماتم زده ز گفتارش
سال و مه بی‌غمی بود کارش
هوش مصنوعی: مردی که در سوگ نشسته، از سخنانش مشخص است که بی‌غم و آرامش سال‌ها و ماه‌ها را سپری کرده است.
ناگذشتست وی به کوی سخن
نه بگفته نه دیده روی سخن
هوش مصنوعی: او در کوچه‌ی کلام حضور ندارد؛ نه چیزی گفته و نه چهره‌ای از سخن دیده است.
نکند نیز رنجه بیش ترا
شرم ناید ز شیب خویش ترا
هوش مصنوعی: مبادا که تو را آزار بیشتری برساند، آیا از کاهش شأن خود خجالت نمی‌کشی؟
من ندیدم امام بر منبر
چون تل کوه بر سر زنبر
هوش مصنوعی: من هرگز امامی را ندیدم که بر منبر مانند تلی از کوه بر سر انسان باشد.
هیچ دانی به چشم من چون بود
کیر و خایه که در خور کون بود
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف یک حالت و احساس در مورد چشم‌ها و برخی اشیاء اشاره دارد. بیانگر این است که چشم‌ها چگونه می‌توانند به امور خاصی توجه کنند و درک عمیق‌تری از دنیا داشته باشند. در واقع، این تصویرسازی می‌تواند حس های متفاوتی را منتقل کند و به نوعی به ارتباط بین احساسات و نگاه انسانی اشاره دارد.
پشت چون خرس بر سر شخ بود
روی چون بوریای مطبخ بود
هوش مصنوعی: پشت او مانند پشت خرس است و رویش همچون پوست بوریای مورد استفاده در آشپزخانه به نظر می‌رسد.
ای که در ابلهی و خیره‌سری
خرتر از گاو و هرزه‌تر ز خری
هوش مصنوعی: تو که در نادانی و حماقت به حدی هستی که از گاو احمق‌تر و از donkey بی‌فایده‌تر هستی.