گنجور

بخش ۲۶ - اندر مذمّت خویش صوفی گوید

باز اگر خویش باشدت صوفی
او خود از هیچ روی لایوفی
خانه ویران کند به لیل و نهار
گه بشکرانه گه به استغفار
نیم شب هر شبی به خانهٔ خویش
آید و صد اِباحتی در پیش
نه به صورت مسافر ره آز
نه به سیرت مقیم پردهٔ راز
اندر افکنده در دو خانه خروش
یک مه دلق‌پوش زرق‌فروش
کارشان همچو نقش چینی رنگ
دلشان همچو کاف کوفی تنگ
از پی یک دو دردیی دین گز
قبله‌شان سایهٔ قبالهٔ رز
گر ندانی مزاجشان در ذات
رز بگوی و ز دور ده صلوات
سغبهٔ شاهدند و شمع و سرود
عالمی کور زیر چرخ کبود
خرمگس‌وار بهر لقمه و دانگ
گوشت گنده‌کنان بیهده بانگ
دور بینان سفله چون کرگس
روی شویان دیده‌کش چو مگس
ریششان پر ز باد و فرمان نی
ابرشان پر ز رعد و باران نی
زشت باشد ز بهر مالیدن
دل تهی و چو نای نالیدن
روی کرده چو تخم کاژیره
به نفاق و دل اندرون تیره
پارسا صورتان مفسد کار
باز شکلان ولیک موش شکار
هست‌گویی پدید صورت خوب
بر چنین فعل و سیرت معیوب
حال ایشان به دیدهٔ ظاهر
هست نزدیک حاذق و ماهر
به خط ابن مقله و بوّاب
ترّهات مسیلمهٔ کذّاب
آرد از بهر پنج‌گانهٔ تو
این چنین قوم را به خانهٔ تو
خانه خالی کند ز نان چون نای
پر کند چون شکم طهارت جای
پسرت هیچ اگر درو خندد
شاهد و شاهدی درو بندد
ور زنت کاسه‌ای نهد ز طعام
زنت را جز که سکره ننهد نام
ور بوی خوش پذیر و پژمرده
همچو خرده‌ت بسوزد از خرده
چون جماع آرزو کند به دودم
دو درم ده زد آفتابه‌ش نم
بام خانه به نعره بردارد
به لگد خانه را فرود آرد
خانه‌ای گر بود چو بیت حرام
به دو روز و دو شب کند بدنام
ور نباشی چو کرّ بی‌غلغل
کور گردی ز نعرهٔ بلبل
صحبت بد بود چو خوردن می
که فضیحت شود حریف از وی
جاهل آنگه که خوش دلی ورزد
تیزی آن دم به عالمی ارزد
از پی زیر بانگ و ولوله چیست
رو به خود بازگرد مشغله چیست
این صفت زو تو کی نیوشی باز
آنگهی چون خورد چو نوش پیاز

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز اگر خویش باشدت صوفی
او خود از هیچ روی لایوفی
هوش مصنوعی: اگر دوباره خودت را بشناسی، آن صوفی حقیقی که در درونت وجود دارد، هرگز از هیچ چیز نمی‌هراسد.
خانه ویران کند به لیل و نهار
گه بشکرانه گه به استغفار
هوش مصنوعی: گاهی به شکرگزاری و گاهی به طلب آمرزش، خانه‌ای را ویران می‌کند.
نیم شب هر شبی به خانهٔ خویش
آید و صد اِباحتی در پیش
هوش مصنوعی: هر نیمه‌شب، هر شب به خانه‌اش می‌آید و فرصتی برای لذت‌جویی در پیش دارد.
نه به صورت مسافر ره آز
نه به سیرت مقیم پردهٔ راز
هوش مصنوعی: نه به ظاهری که مسافران دارند و نه به ویژگی‌هایی که ساکنان یک مکان معرفی می‌کنند، پرده‌دار اسراری هستم.
اندر افکنده در دو خانه خروش
یک مه دلق‌پوش زرق‌فروش
هوش مصنوعی: در دو خانه، صدای بلندی از یک مرد لباسی رنگارنگ و زیبا به گوش می‌رسد که به شدت جلب توجه می‌کند.
کارشان همچو نقش چینی رنگ
دلشان همچو کاف کوفی تنگ
هوش مصنوعی: کار آن‌ها مانند نقش‌های چینی است و رنگ دلشان مانند حروف کوفی، تنگ و محدود است.
از پی یک دو دردیی دین گز
قبله‌شان سایهٔ قبالهٔ رز
هوش مصنوعی: دنبال دو درد و مشکل می‌گردند که دین و مذهب آنها را به سمت قبله و هدفشان هدایت کند، جایی که سایه‌ای به مانند عشق و زیبایی وجود دارد.
گر ندانی مزاجشان در ذات
رز بگوی و ز دور ده صلوات
هوش مصنوعی: اگر از خواسته و حال آنها بی‌خبری، در مورد ذات گل‌ها سخن بگو و از دور به آنها درود بفرست.
سغبهٔ شاهدند و شمع و سرود
عالمی کور زیر چرخ کبود
هوش مصنوعی: مجموعه‌ای از زیبایی‌ها و لذت‌ها در کنار هم قرار دارند، در حالی که دنیای اطراف به نظر می‌رسد تحت تاثیر یک حالت تاریک و ناامیدکننده باشد.
خرمگس‌وار بهر لقمه و دانگ
گوشت گنده‌کنان بیهده بانگ
هوش مصنوعی: مانند مگس خرم، برای به‌دست آوردن یک لقمه و قسمت از گوشت، بی‌هدف و بی‌دلیل سر و صدا می‌کنند.
دور بینان سفله چون کرگس
روی شویان دیده‌کش چو مگس
هوش مصنوعی: افرادی که بینش سطحی و ناپخته دارند، مانند کرگس از دور شاهد ناپاکی‌ها و زشتی‌ها هستند، در حالی که مانند مگس به راحتی به سمت هر چیز آلوده‌ای جذب می‌شوند.
ریششان پر ز باد و فرمان نی
ابرشان پر ز رعد و باران نی
هوش مصنوعی: ریش‌های آن‌ها پر از باد و صفات‌ شان مملو از رعد و باران است.
زشت باشد ز بهر مالیدن
دل تهی و چو نای نالیدن
هوش مصنوعی: زشت است که برای جلب توجه یا محبت، دل خود را خالی و بی‌احساس کنیم و مانند نای فقط به ناله و صدا درآییم.
روی کرده چو تخم کاژیره
به نفاق و دل اندرون تیره
هوش مصنوعی: چهره‌اش مانند دانه‌ تخم کاهو به نفاق است و دلش پر از تاریکی و ناامیدی.
پارسا صورتان مفسد کار
باز شکلان ولیک موش شکار
هوش مصنوعی: افراد پارسا و درستکار، کارهای نادرست را تحت کنترل دارند، اما کسانی که فقط شکل و ظاهر را دارند، هنوز در دام مشکلات و مشکلات می‌افتند.
هست‌گویی پدید صورت خوب
بر چنین فعل و سیرت معیوب
هوش مصنوعی: گویا زیبایی ظاهر با چنین اعمال و رفتار ناپسند هماهنگی ندارد.
حال ایشان به دیدهٔ ظاهر
هست نزدیک حاذق و ماهر
هوش مصنوعی: حال او به وضوح برای افرادی که ماهر و با تجربه هستند، قابل مشاهده است.
به خط ابن مقله و بوّاب
ترّهات مسیلمهٔ کذّاب
هوش مصنوعی: به شیوهٔ نویسندگی ابن مقله و به طور ظاهری و بی‌معنا، حرف‌های دروغین مسیلمهٔ کذّاب بیان شده است.
آرد از بهر پنج‌گانهٔ تو
این چنین قوم را به خانهٔ تو
هوش مصنوعی: این افراد برای تو و به خاطر تو به خانه‌ات می‌آیند و با خود پنج چیز ارزشمند می‌آورند.
خانه خالی کند ز نان چون نای
پر کند چون شکم طهارت جای
هوش مصنوعی: خانه وقتی خالی از غذا باشد، همچون نی است که پر می‌شود. وقتی شکم پاکیزه است، جایگاه طهارت و پاکی است.
پسرت هیچ اگر درو خندد
شاهد و شاهدی درو بندد
هوش مصنوعی: اگر پسرت در دنیای خوب و خوشی باشد، می‌تواند به راحتی با زیبایی و جذابیت مواجه شود و این زیبایی او را مجذوب کند.
ور زنت کاسه‌ای نهد ز طعام
زنت را جز که سکره ننهد نام
هوش مصنوعی: اگر همسرت ظرفی از غذا به تو بدهد، هیچ نامی جز "سکره" بر آن نگذارید.
ور بوی خوش پذیر و پژمرده
همچو خرده‌ت بسوزد از خرده
هوش مصنوعی: اگر بویی خوش به مشام برسد و تو از آن شاد باشی، مثل برگ خشک و پژمرده، خود را از دست نده و بسوزان.
چون جماع آرزو کند به دودم
دو درم ده زد آفتابه‌ش نم
هوش مصنوعی: وقتی که آرزو می‌کنی به چیزی برسی، چنان‌که اگر آن را در آغوش بگیری، به دو درهم و دو قطره از آن می‌ارزد، در واقع می‌خواهی بگویی که ارزش، با ظاهر و توانایی‌ ات سنجیده نمی‌شود.
بام خانه به نعره بردارد
به لگد خانه را فرود آرد
هوش مصنوعی: اگر بالای خانه صدایی بلند شود، به طوری که انگار خانه با شدت ضربه‌ای به زمین می‌افتد و به شدت تکان می‌خورد.
خانه‌ای گر بود چو بیت حرام
به دو روز و دو شب کند بدنام
هوش مصنوعی: اگر خانه‌ای مانند خانه‌ی کعبه شود، تنها در مدت دو روز و دو شب چهره‌اش خراب و بدنام خواهد شد.
ور نباشی چو کرّ بی‌غلغل
کور گردی ز نعرهٔ بلبل
هوش مصنوعی: اگر نباشی همچون ستاره‌ای درخشان، بی‌صدا و خاموش می‌شوی و از نغمه‌های دل‌نواز بلبل بی‌خبر خواهی ماند.
صحبت بد بود چو خوردن می
که فضیحت شود حریف از وی
هوش مصنوعی: صحبت ناپسند مانند نوشیدن شراب است که باعث می‌شود رفیق از آن شرمنده و خجالت‌زده شود.
جاهل آنگه که خوش دلی ورزد
تیزی آن دم به عالمی ارزد
هوش مصنوعی: ناآگاه در زمانی که با دل خوش رفتار کند، در آن لحظه ارزشش به تمام جهان می‌رسد.
از پی زیر بانگ و ولوله چیست
رو به خود بازگرد مشغله چیست
هوش مصنوعی: به دنبال صدای شلوغی و هیاهو نرو، بلکه به درون خودت برگرد و ببین که مشغولیت چیست.
این صفت زو تو کی نیوشی باز
آنگهی چون خورد چو نوش پیاز
هوش مصنوعی: وقتی این ویژگی را از تو نشنیدم، پس بعد از آن وقتی که پیاز را می‌خوری، مانند نوشیدن خواهد بود.