گنجور

بخش ۴۱ - اندر مدح وزراء و صدور و قضاة گوید

ای سنایی چو یافتی امکان
بنمای اندرین سخن برهان
چون شدی فارغ از مدایح شاه
به سوی مدح خواجه آر پناه
خواجهٔ خواجگان و جماعت دیوان
سروران و گزیدگان زمان
بعد از آن مهتران و جمع قضاة
شکرشان برتر از صیام و صلاة
سرفرازان مُلکت ایران
نام‌داران خسرو توران
خسرو شرق را به هر کاری
روز و شب نونهاده بازاری
خرّم از رایشان جهان یکسر
عیب پنهان و آشکار هنر
چاکر ملک شاه شد مینو
که نبیند کسی در او آهو
گر ببینی تو ملکت غزنین
باز نشناسی از بهشت برین
چون بُوَد شاه را نکو کردار
مملکت را فزون شود مقدار
شاه و دستور هردو نیکورای
هرچه بایست جمله داد خدای
شکر این نعمت بی‌اندازه
که شد اندر ممالکش تازه
که تواند گزارد برگو هین
گشت جنّت حوالی غزنین
ای بزرگان غزنی و لوهور
چشم بد زین زمانه بادا دور
یافتید آنچه بود حاجتتان
گشت پذرفته آن عبادتتان
شه‌جوان و جهان جوان و زمان
در امان همچو روضه‌های جنان
چون بود کردگار بخشنده
بدهد هرچه خواست زو بنده
کام دلها میسّر است اکنون
باد یارب از آنچه هست فزون
یارب این فضلهات بر بنده
دار تا روز حشر پاینده
بخش ۴۰ - فی وصف‌الحال و تمام مدایح السلطان والوزراء والقضاة: چون از مدائح سلطان اعظم و شاهنشاه معظّم اعزّاللّٰه انصاره طرفی گفته آمد نه در خور مناقب وی چه در خور طبع قاصر و رای رکیک من بندهٔ عاجز و چون بهمگی مناقب و خصال ستودهٔ وی پادشاه خلّد اللّٰه ملکه نتوانستیم رسیدن عجز پیش آوردیم (و طریق اقتصار و اختصار سپردیم) و همان گفتیم که مهتر عالم و سیّد کائنات «و سرور موجودات» صلّی‌اللّٰه علیه و آله و سلّم در شب ملاقات در حضرت ربوبیت گفت لااحصی ثناء علیک انت کما اثنیت «علی نفسک» و بعد از آن به مناقب و فضائل وزراء و اصحاب قلم و شمائل قضاة و ائمهٔ دین کثّرهم‌اللّٰه انجامیدیم و این کتاب را به پایان آوردیم و از هریکی طرفی و شمتی درخور رای قاصر و رکاکت طبع بلید خویش گفتیم و از ایزد جلّ ذکره درخواسته می‌آید تا مگر از جملهٔ این ابیات یک بیت بر رای عالی اعلااللّٰه پسندیده آید و محلِّ قبول یابد که بدان یک بیت بندهٔ ضعیف با حکمای اوّلین و آخرین مفاخرت کند چنانکه گوید:از کبر من آسمان سای شودبخش ۴۲ - اندر مدح صدرالامام تاج‌الوزراء ابی‌محمدبن الحسن‌بن منصور گوید: سرِ احرار سیّدالوزرا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای سنایی چو یافتی امکان
بنمای اندرین سخن برهان
هوش مصنوعی: ای سنایی، وقتی به توانایی و امکانات رسیدی، در این کلام خود دلیل و حجت را آشکار کن.
چون شدی فارغ از مدایح شاه
به سوی مدح خواجه آر پناه
هوش مصنوعی: وقتی از ستایش شاه آزاد شدی، به سمت ستایش خواجه برو و پناه بگیر.
خواجهٔ خواجگان و جماعت دیوان
سروران و گزیدگان زمان
هوش مصنوعی: آقای بزرگ و مهم، و جمعی از رجال و افراد برگزیده و سرآمد زمان.
بعد از آن مهتران و جمع قضاة
شکرشان برتر از صیام و صلاة
هوش مصنوعی: پس از آن، بزرگان و جمع قاضیان، شکرگزاری آن‌ها از روزه و نماز بالاتر است.
سرفرازان مُلکت ایران
نام‌داران خسرو توران
هوش مصنوعی: سرفرازان و بزرگواران سرزمین ایران، نام‌آوران و ستاره‌های شایسته‌ی حکومت تورانی هستند.
خسرو شرق را به هر کاری
روز و شب نونهاده بازاری
هوش مصنوعی: خسرو شرق به همواره در حال تلاش و کوشش است و به طور مداوم فعالیت می‌کند تا بازارش رونق داشته باشد.
خرّم از رایشان جهان یکسر
عیب پنهان و آشکار هنر
هوش مصنوعی: خوشحالی و زیبایی آن‌ها همه عیب‌ها و اشکالات دنیا را پنهان می‌کند و هنر آنان به وضوح نمایان است.
چاکر ملک شاه شد مینو
که نبیند کسی در او آهو
هوش مصنوعی: چاکر شاه، آنقدر زیبا و دلربا است که هیچ‌کس نمی‌تواند زیبایی‌اش را با زیبایی آهو مقایسه کند.
گر ببینی تو ملکت غزنین
باز نشناسی از بهشت برین
هوش مصنوعی: اگر تو سرزمین غزنین را ببینی، آن‌قدر زیبا و دل‌انگیز است که حتی نتوانی آن را از بهشت تمیز دهی.
چون بُوَد شاه را نکو کردار
مملکت را فزون شود مقدار
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاه دارای رفتار نیکو باشد، ارزش و مقدار کشور بیشتر خواهد شد.
شاه و دستور هردو نیکورای
هرچه بایست جمله داد خدای
هوش مصنوعی: شاه و وزیر هر دو خوب و نیک‌اند، و خداوند به هر آنچه لازم است، همه چیز را به آنها عطا کرده است.
شکر این نعمت بی‌اندازه
که شد اندر ممالکش تازه
هوش مصنوعی: سپاسگزاری به خاطر این نعمت بی‌نهایت که در سرزمین‌هایشان تازگی پیدا کرد.
که تواند گزارد برگو هین
گشت جنّت حوالی غزنین
هوش مصنوعی: کی توانایی دارد که به عهده بگیرد، به‌راستی بهشت در اطراف غزنین قرار دارد.
ای بزرگان غزنی و لوهور
چشم بد زین زمانه بادا دور
هوش مصنوعی: ای بزرگواران غزنوی و لاهوری، از چشم‌های بد و نظرهای ناپسند این دوران در امان باشید.
یافتید آنچه بود حاجتتان
گشت پذرفته آن عبادتتان
هوش مصنوعی: شما آنچه را که نیاز داشتید پیدا کردید و به این ترتیب عبادت شما مورد قبول واقع شد.
شه‌جوان و جهان جوان و زمان
در امان همچو روضه‌های جنان
هوش مصنوعی: پادشاه جوان و جهان جوان و زمان در امنیت هستند، مانند باغ‌های بهشت که همیشه سرسبز و زیبا هستند.
چون بود کردگار بخشنده
بدهد هرچه خواست زو بنده
هوش مصنوعی: زمانی که خالق بخشنده وجود دارد، هر چیزی که بنده بخواهد به او عطا می‌شود.
کام دلها میسّر است اکنون
باد یارب از آنچه هست فزون
هوش مصنوعی: حالا که می‌توان به آرزوها رسید، ای خدا! بیفزا بر آنچه داریم.
یارب این فضلهات بر بنده
دار تا روز حشر پاینده
هوش مصنوعی: خداوندا، از رحمت و بخشش خود بر بنده‌ات بیفزا تا روز قیامت برقرار و پایدار باشد.