گنجور

بخش ۲۷ - در حرص و شهوت و خشم گوید

بر سه نوع از ستور و دیو و ددست
سر و گردن یکی دو پا و دو دست
سگ و اسبست با تو در مسکن
آن گزنده‌ست و این دگر توسن
آن مروّض کن این مُعلّم کن
پس درآی و حدیث آدم کن
عمر دادی به مکر و شهوت و زور
چه تو مردم چه دیو و دد چه ستور
با همه حسرت و فغان و غریو
پای عقلت ببسته‌اند سه دیو
با سه دیو ار ز آدمی یک دم
تو همان کن که دیو با آدم
آنکه بی‌رنگ زد ترا نیرنگ
در تو بنهاد حرص و شهوت و جنگ
داعی خیر و شر درون تواند
هر دو در نیک و بد زبون تواند
در ره خُلق خوب و سیرت زشت
هفت دوزخ تویی و هشت بهشت
همه مقصود آفرینش کون
تویی ای غافل از معونت و عون
وز درون تو هست از پی دین
صدهزار آسمان فزون و زمین
جز بهی جانت را بها ندهد
جز بدی تنت را ندا ندهد
خشم و شهوت به هرکجا خردست
سبب نفع نیک و دفع بدست
شهوت اسبست و خشم سگ در تن
معتدل دار هر دو را در فن
مه بیفزای هردو را مه بکاه
دار بر حدِّ اعتدال نگاه
زانکه داند کسی که رایض خوست
کانچه در سگ نکو در اسب نکوست
از پی نفع و دفع و قوّت و جاه
با تو شخم است و آرزو همراه
آنکه را خشم و آرزو نبود
در کیاست چنان نکو نبود
نرود جز که ابله و بدخوی
در سفر بی‌سلاح و بی‌نیروی
آدمی شد به میز عقل عزیز
نبود پای میز را تمییز
عقل و جان تو کدخدای تواند
چار طبع تو چارپای تواند
کدخدا را چو نیست یک مرکوب
گرچه رادست باشد او معیوب
چارپا را اگر نکو داری
عقبات مهیب بگذاری
ور نداری نکو، فتاده شوی
زود زود از دو خر پیاده شوی
پس تو مانند کدخدای مخسب
خیره بر پشت چارپای مخسب
چون تو با آفتاب و مه خویشی
سایه بر تو چرا کند پیشی
ور ترا هست ماه یاری ده
توزی از ماه دور داری به

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر سه نوع از ستور و دیو و ددست
سر و گردن یکی دو پا و دو دست
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به توصیف موجودات مختلف می‌پردازد. در آن به سه گروه از موجودات اشاره شده است که هر کدام ویژگی‌هایی دارند؛ موجوداتی که بخشی از بدنشان مشابه انسان است، شامل سر و گردن و اندام‌های دیگر. به نوعی، این جمله بیانگر تنوع و تفاوت‌های موجودات در دنیای طبیعت است.
سگ و اسبست با تو در مسکن
آن گزنده‌ست و این دگر توسن
هوش مصنوعی: سگ و اسب در خانه تو حضور دارند، یکی از آن‌ها آزاردهنده است و دیگری جانور تندرو و چابک.
آن مروّض کن این مُعلّم کن
پس درآی و حدیث آدم کن
هوش مصنوعی: مربی را وادار کن که آموزش دهد، سپس وارد شو و داستان آدم را بیان کن.
عمر دادی به مکر و شهوت و زور
چه تو مردم چه دیو و دد چه ستور
هوش مصنوعی: زندگی‌ات را صرف فریب، خواسته‌های نفسانی و قدرت طلبی کرده‌ای، چه انسان باشی، چه مانند دیو و دد، یا حتی مانند جانوران.
با همه حسرت و فغان و غریو
پای عقلت ببسته‌اند سه دیو
هوش مصنوعی: با وجود تمام حسرت‌ها و ناله‌ها و فریادها، سه دیو عقل تو را زندانی کرده‌اند.
با سه دیو ار ز آدمی یک دم
تو همان کن که دیو با آدم
هوش مصنوعی: با سه دیو، یعنی با سه موجود شرور، اگر از انسان حتی لحظه‌ای مشابهت پیدا کنی، همانگونه که دیوان با انسان رفتار می‌کنند، تو نیز همان رفتار را انجام بده.
آنکه بی‌رنگ زد ترا نیرنگ
در تو بنهاد حرص و شهوت و جنگ
هوش مصنوعی: کسی که بدون رنگ و لعاب تو را فریب داد، در وجودت حرص و تمایلات و نزاع را قرار داد.
داعی خیر و شر درون تواند
هر دو در نیک و بد زبون تواند
هوش مصنوعی: انسان می‌تواند از درون خود هم خیر و نیکی را صادر کند و هم شر و بدی را. این موضوع به کلام و زبان او بستگی دارد که چگونه این درون را بیان کند.
در ره خُلق خوب و سیرت زشت
هفت دوزخ تویی و هشت بهشت
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، رفتار نیک و ویژگی‌های خوب ارزشمند است، در حالی که داشتن شخصیت زشت و رفتار ناپسند تنها به رنج و عذاب می‌انجامد.
همه مقصود آفرینش کون
تویی ای غافل از معونت و عون
هوش مصنوعی: تمام هدف آفرینش عالم، تو هستی، ای کسی که از کمک و یاری غافل هستی.
وز درون تو هست از پی دین
صدهزار آسمان فزون و زمین
هوش مصنوعی: از دل تو، به اندازه‌های بسیار، آسمان‌ها و زمین‌ها وجود دارد که در جستجوی دین و معرفت‌اند.
جز بهی جانت را بها ندهد
جز بدی تنت را ندا ندهد
هوش مصنوعی: تنها خوبی است که به جانت ارزش می‌دهد و جز بدی، تن تو را نمی‌سازد.
خشم و شهوت به هرکجا خردست
سبب نفع نیک و دفع بدست
هوش مصنوعی: خشم و شهوت در هر جا که باشند، باعث می‌شوند که خیر و سودهایی به دست آید و مسائل بد و ناپسند دور شوند.
شهوت اسبست و خشم سگ در تن
معتدل دار هر دو را در فن
هوش مصنوعی: نخست باید درون خود دو نیروی متفاوت را متعادل کنیم؛ یکی میل و خواسته‌های شدید (همچون شهوت) و دیگری خشم و ناخشنودی (همچون رفتار سگ). باید یاد بگیریم که چگونه این دو را در زندگی خود به درستی هدایت کنیم.
مه بیفزای هردو را مه بکاه
دار بر حدِّ اعتدال نگاه
هوش مصنوعی: افزایش و کاهش نور ماه باید به گونه‌ای باشد که در اندازه‌ای متعادل و مناسب قرار گیرد.
زانکه داند کسی که رایض خوست
کانچه در سگ نکو در اسب نکوست
هوش مصنوعی: چون کسی می‌داند که چه چیز در سگ خوب است، در اسب هم همان چیز خوب است.
از پی نفع و دفع و قوّت و جاه
با تو شخم است و آرزو همراه
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن منفعت، دوری از ضرر، قدرت و مقام، با تو کوشش و خواسته‌هایی در کار است.
آنکه را خشم و آرزو نبود
در کیاست چنان نکو نبود
هوش مصنوعی: کسی که نه خشم دارد و نه آرزو، در تدبیر و مدیریت خود به خوبی عمل نمی‌کند و به خوبی نخواهد بود.
نرود جز که ابله و بدخوی
در سفر بی‌سلاح و بی‌نیروی
هوش مصنوعی: فقط افراد نادان و بدذات هستند که بدون سلاح و بی‌قدرت به سفر می‌روند.
آدمی شد به میز عقل عزیز
نبود پای میز را تمییز
هوش مصنوعی: انسان با عقل خود ارزشمند شده، اما نشستن و حضور او در این جمع به تنهایی کافی نیست و باید توانایی خود را نشان دهد.
عقل و جان تو کدخدای تواند
چار طبع تو چارپای تواند
هوش مصنوعی: عقل و روح تو مانند رئیس ده است و چهار خصلت و ویژگی تو مانند چهارپایان می‌باشد.
کدخدا را چو نیست یک مرکوب
گرچه رادست باشد او معیوب
هوش مصنوعی: اگر کدخدا اسبی نداشته باشد، هرچند شجاع و برجسته باشد، باز هم ناتوان و ناقص به نظر می‌رسد.
چارپا را اگر نکو داری
عقبات مهیب بگذاری
هوش مصنوعی: اگر از حیوانات به درستی مراقبت کنی، می‌توانی از چالش‌های سخت و دشوار عبور کنی.
ور نداری نکو، فتاده شوی
زود زود از دو خر پیاده شوی
هوش مصنوعی: اگر چیزی خوب نداری، زود به زود از دو خر پیاده می‌شوی و به زمین می‌افتی.
پس تو مانند کدخدای مخسب
خیره بر پشت چارپای مخسب
هوش مصنوعی: پس تو مانند کدخدای حریص، به آرامی بر پشت چهارپایان نشسته‌ای و تنها نظاره‌گری.
چون تو با آفتاب و مه خویشی
سایه بر تو چرا کند پیشی
هوش مصنوعی: چرا سایه بر تو سایه بیفکند وقتی تو با آفتاب و ماه ارتباط داری و درخشان هستی؟
ور ترا هست ماه یاری ده
توزی از ماه دور داری به
هوش مصنوعی: اگر تو دوستی مثل ماه داری، پس چرا از آن ماه دور می‌شوی؟

حاشیه ها

1402/05/20 10:08
Azar

  در بیت هفدهم، احتمالا باید خشم باشه نه شخم. با توجه به بیت بعدش .