بخش ۱۰ - اندر صفت شاهدان گوید
شاهد پیچ پیچ را چکنی
ای کم از هیچ هیچ را چکنی
ای دو بادام تو چو گوز گرو
مانده از دست کودکان در گو
چه کنی باد چون وفاجویان
عمر در وعدهٔ نکورویان
شاهدان زمانه خرد و بزرگ
چشم را یوسفند و دل را گرگ
نقش پر آفتند چینیوار
چشم را گل دهند و دل را خار
باز از این دلبران عالم سوز
عشقشان آتش است و دلها کوز
بخش ۹ - اندر شرح خوب و زشت گوید: خوب را از برای دستِ فراخبخش ۱۱ - در مذمت شهوت راندن: شهوت ار جانت بارّه باز کند
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: محمودرضا رجایی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شاهد پیچ پیچ را چکنی
ای کم از هیچ هیچ را چکنی
هوش مصنوعی: ای معشوق، وقتی به کارهای زیبایت مینگرم، هیچ چیز نمیتواند به زیبایی تو باشد. تو به گونهای هستی که حتی اگر از زیباییهای دیگر بگذرانی، آنها در برابر تو هیچ به شمار میآیند.
ای دو بادام تو چو گوز گرو
مانده از دست کودکان در گو
هوش مصنوعی: ای دو بادام، تو مانند گوزنانی هستی که از دست بچهها در پریشانی و به سختی ماندهاند.
چه کنی باد چون وفاجویان
عمر در وعدهٔ نکورویان
هوش مصنوعی: چه فایده دارد که در زمانی که به دنبال خوبان هستی، باد تو را به هر سو ببرد و عمرت بیهوده بگذرد؟
شاهدان زمانه خرد و بزرگ
چشم را یوسفند و دل را گرگ
هوش مصنوعی: در این زمان، افرادی که در نظر ما خوب و بزرگمرتبه به نظر میرسند، مانند یوسف هستند و در عوض، کسانی که در دل ما قرار دارند و ممکن است ناپسند به نظر برسند، مانند گرگ هستند. به عبارتی دیگر، ظاهر و باطن انسانها میتواند با هم متفاوت باشد.
نقش پر آفتند چینیوار
چشم را گل دهند و دل را خار
هوش مصنوعی: چشمها به زیبایی و لطافتی مانند گلهای چینی مزین شدهاند، اما دل را مثل خار آزار میدهند.
باز از این دلبران عالم سوز
عشقشان آتش است و دلها کوز
هوش مصنوعی: عشق این دلبران به قدری سوزان و آتشین است که دلها را همچون کوزهای میشکند و نابود میکند.
حاشیه ها
1399/04/20 16:07
احسان
با درود
بیت نخست مصرع دوم بعد از هیچ نیاز به کاما هست: ... هیچ، هیچ را چه کنی؟
بیت دوم: ".... جو گوز کرو" صحیح است ، "گرو" بی معنی است
بیت چهارم : ...... چشم را گوسفند و دل را گرگ