شمارهٔ ۶۱
با سنایی سره بود او چو یکی دانگ نداشت
چون دو دانگش به هم افتاد به غایت بد شد
به قبول دو سه نسناس به نزدیک خران
گرچه دی بیخردی بود کنون بخرد شد
راست چون تا که جز آحاد شماریش نبود
چون مگس بر سر او رید نهش نهصد شد
شمارهٔ ۶۰: آنکه تدبیر ظفر گستر او گر خواهدشمارهٔ ۶۲ - در جواب هجای یکی از معاندان: سرخ گویی همیشه غر باشد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با سنایی سره بود او چو یکی دانگ نداشت
چون دو دانگش به هم افتاد به غایت بد شد
هوش مصنوعی: او در فضیلت و درک با سنایی برابری میکرد، اما چون یکسوم از ارزش او نبود، زمانی که دوسوم آن با هم برخورد کرد، نتیجهاش بسیار ناخوشایند شد.
به قبول دو سه نسناس به نزدیک خران
گرچه دی بیخردی بود کنون بخرد شد
هوش مصنوعی: گفتن این است که اگرچه در گذشته ممکن است برخی افراد بیخود یا نادان به دام افتاده بودند، اما حالا به درک و عقل بیشتری رسیدهاند و میتوانند اوضاع را بهتر درک کنند، حتی اگر با شرایط خاصی مواجه شوند.
راست چون تا که جز آحاد شماریش نبود
چون مگس بر سر او رید نهش نهصد شد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی یک چیز مشخص و واضح باشد، آن را نمیتوان بیدلیل مورد انتقاد یا حمله قرار داد. به عبارتی، اگر چیزی از ارزش و کیفیت بالایی برخوردار باشد، هیچگونه بیاحترامی نمیتواند بر روی آن تأثیری بگذارد. مانند تقابل مگس با چیز با ارزشی که نمیتواند آن را لکهدار کند.