شمارهٔ ۱۳۰
چون من بره سخن درون آیم
خواهم که قصیدهای بیارایم
ایزد داند که جان مسکین را
تا چند عنا و رنج فرمایم
صد بار به عقده در شود تا من
از عدهٔ یک سخن برون آیم
گفته بودی که جبهای بدهم
وز تقاضای سرد تو برهم
چون بدیدم سخن مصحف بود
گفته بودی که حبهای ندهم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون من بره سخن درون آیم
خواهم که قصیدهای بیارایم
هوش مصنوعی: وقتی به گفتگو بپردازم، میخواهم شعری زیبا و دلنشین بسازم.
ایزد داند که جان مسکین را
تا چند عنا و رنج فرمایم
هوش مصنوعی: خداوند میداند که جان بیچاره من تا چه زمانی باید در رنج و سختی زندگی کند.
صد بار به عقده در شود تا من
از عدهٔ یک سخن برون آیم
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که بارها و بارها در دل به تنگنا و سختی میافتم تا بتوانم از محدودیت یک کلمه یا یک موضوع خاص رها شوم و به بیان احساسات و افکار خود بپردازم.
گفته بودی که جبهای بدهم
وز تقاضای سرد تو برهم
هوش مصنوعی: تو گفته بودی که میخواهم جبهای به تو ببخشم، اما درخواست سرد و بیاحساس تو باعث شد که از این کار منصرف شوم.
چون بدیدم سخن مصحف بود
گفته بودی که حبهای ندهم
هوش مصنوعی: وقتی دیدم که کلامت مانند یک کتاب مقدس است، متوجه شدم که گفته بودی هیچ چیز به تو نمیدهم.