گنجور

شمارهٔ ۱۰۱

زن مخواه و ترک زن کن کاندرین ایام بار
زن نخواهد هیچ مردی تا بمیرد هوشیار
گر امیر شهوتی باری کنیزک خر به زر
سرو قد و ماهروی و سیم ساق و گلعذار
تا مراد تو بود با او بزن بر سنگ سیم
ور مزاج او بدل گردد بود زر عیار
آنقدر دانی که برخیزد کسی از بامداد
روی مال خویشتن بیند که روی وام‌دار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زن مخواه و ترک زن کن کاندرین ایام بار
زن نخواهد هیچ مردی تا بمیرد هوشیار
هوش مصنوعی: زن نگیری و از همسر داشتن پرهیز کن، زیرا در این روزها هیچ مردی تا زمانی که زنده است، بر اثر هوشیاری و آگاهی، تمایلی به ازدواج نخواهد داشت.
گر امیر شهوتی باری کنیزک خر به زر
سرو قد و ماهروی و سیم ساق و گلعذار
هوش مصنوعی: اگر در پی لذت باشی، می‌توانی دختری زیبا با قدی بلند و چهره‌ای دلربا که مانند گلی تازه‌گل‌کرده است، به دست آوری.
تا مراد تو بود با او بزن بر سنگ سیم
ور مزاج او بدل گردد بود زر عیار
هوش مصنوعی: هرگاه به خواسته و آرزوی تو رسیدی، با او مانند سنگ و سیم رفتار کن. اما اگر تغییر حال او را مشاهده کردی، بدان که او مانند طلا درخشان و ارزشمند است.
آنقدر دانی که برخیزد کسی از بامداد
روی مال خویشتن بیند که روی وام‌دار
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی صبح می‌شود، فردی از خواب بیدار می‌شود و به مال و دارایی‌های خود نگاه می‌کند، اما باید به خاطر داشته باشد که در مقابل بدهی و وام‌هایی که دارد، مسئول است. این نشان‌دهنده تأکید بر اهمیت توجه به دارایی‌ها و همچنین وظایف مالی است.