گنجور

شمارهٔ ۳۲۸

ساقیا برخیز و می در جام کن
در خرابات خراب آرام کن
آتش ناپاکی اندر چرخ زن
خاک تیره بر سر ایام کن
صحبت زنار بندان پیشه‌گیر
خدمت جمشید آذرفام کن
با مغان اندر سفالی باده خور
دست با زردشتیان در جام کن
چون ترا گردون گردان رام کرد
مرکب ناراستی را رام کن
نام رندی بر تن خود کن درست
خویشتن را لاابالی نام کن
خویشتن را گر همی بایدت کام
چون سنایی مفلس خودکام کن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقیا برخیز و می در جام کن
در خرابات خراب آرام کن
هوش مصنوعی: ای ساقی، بلند شو و شراب را در جام بریز، در این مکان بی سر و سامان، دل‌ها را آرام کن.
آتش ناپاکی اندر چرخ زن
خاک تیره بر سر ایام کن
هوش مصنوعی: آتش ناپاکی را در دور و بر خود به راه بینداز و خاک تیره را بر سر روزگار بگردان.
صحبت زنار بندان پیشه‌گیر
خدمت جمشید آذرفام کن
هوش مصنوعی: به کسانی که به زوال و آسیب رسیده‌اند، بگو که خود را در خدمت جمشید، پادشاه آذرفام، قرار دهند و به کارهای خوب و ارزشمند مشغول شوند.
با مغان اندر سفالی باده خور
دست با زردشتیان در جام کن
هوش مصنوعی: با نوشیدن شراب از دست مغان، با زرتشتیان در جام دوستی و محبت نزدیکی برقرار کن.
چون ترا گردون گردان رام کرد
مرکب ناراستی را رام کن
هوش مصنوعی: وقتی که سرنوشت و تقدیر تو را به خوبی هدایت کرد، تو هم سعی کن که کنترل و هدایت نادرستی‌ها را به دست بگیری.
نام رندی بر تن خود کن درست
خویشتن را لاابالی نام کن
هوش مصنوعی: برای خود نامی از رندی و جوانمردی برگزین و بی‌توجهی به خود را به عنوان ویژگی‌ات بپذیر.
خویشتن را گر همی بایدت کام
چون سنایی مفلس خودکام کن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی که خود را بشناسی و به آرزوهایت برسی، مانند سنایی که در فقر و ناداری زندگی می‌کرد، تنها به خود و قدرت درونت تکیه کن.